معنی کلمه چهار فصل در لغت نامه دهخدا
در فصل تابستان وضع مانندبهار است اما در جهت معکوس. میل خورشید کم می شود. ودر نیمکره شمالی روزها بتدریج کوتاه و شبها بلند می شود و در نیمکره جنوبی بر عکس شبها بتدریج کوتاه وروزها بلند می شود. در قطب شمال همواره روز است و در قطب جنوب همواره شب و در استوا وضع به یک منوال میباشد. از اعتدال پائیزی تا انقلاب زمستانی میل خورشیدبتدریج از صفر تا َ27 - ْ23 تنزل میکند. در نیمکره ٔجنوبی روزها از شبها درازتر می شود و در نیمکره شمالی شبها از روزها طویل تر است. وضع نیمکره جنوبی مانند وضع نیمکره شمالی است در فصل بهار. در فصل زمستان خورشید دوباره به سمت استوا میل میکند و روزهای نیمکره شمالی دراز می شود. در نیمکره جنوبی روزها کوتاه می شود و تا ابتدای بهار از شبها درازتر است. در سراسر دو فصل پائیز و زمستان در نقطه قطب شمال مطلقاً شب و در نقطه قطب جنوب مطلقاً روز است. پس در حقیقت طول شب و روز بستگی به وضع دایره روشنایی دارد وآن نیز به اندازه میل خورشید مربوط می شود. نکته مهم آن است که در استوا همواره طول شب و روز مساوی است. از نظر درجه حرارت مقدار حرارتی که هر عنصر در روی زمین در یک ثانیه از آفتاب می گیرد متناسب است باجیب تمام زاویه حادث مابین خط قائم این عنصر و شعاع تابش نور. بنابراین هر اندازه ارتفاع نصف النهاری خورشید و زمان تابش آفتاب نسبت به نقطه معینی افزایش پیدا کند، درجه حرارت آن نقطه بالا میرود. از این رودر منطقه استوائی همواره هوا گرم تر از سایر نقاط است. صرف نظر از بعضی عوامل جزئی می توان گفت که درجه ٔحرارت هر مکان با عرض جغرافیائی آن مکان بستگی دارد؛ یعنی هر قدر از استوا دورتر شویم گرما کمتر خواهد شد. بعلاوه بلندی و کوتاهی روزها در این مسئله دخالت کامل دارد چنانکه در اوایل تیر با اینکه آفتاب نسبت به نیمکره شمالی تقریباً عمودی تر می تابد، معهذا در اوایل مرداد هوا گرم تر است. چه در این مدت همواره روزها بلندتر از شبهاست و گرمای روزها متراکم می شود. شبها چون کوتاه است متشعشع نمیگردد به همین دلیل در تمام سال ( صرفنظر از عوامل خارجی ) دو ساعت بعد از ظهرهوا گرمتر از عین زوال ظهر است در حالی که مطابق قاعده تابش مسئله بایست برعکس باشد و چنین نیست. || مجازاً همه سال. تمامی سال. || چیزی که همه سال تواند بود. در هر فصلی تواند بود. که همه سال یافت شود.