چارمین

چارمین

معنی کلمه چارمین در لغت نامه دهخدا

چارمین. [ رُ ] ( ص نسبی ) چهارمین. منسوب به عدد چهار. چیزی در مرتبه چهارم :
پهلوی عیسی نشینم بعد از این
بر فراز آسمان چارمین.مولوی.

معنی کلمه چارمین در فرهنگ فارسی

چهارمین . منسوب به عدد چهار .

معنی کلمه چارمین در دانشنامه عمومی

چارمین ( انگلیسی: Charmin ) شرکت لوازم بهداشتی آمریکایی است، که در سال ۱۹۲۸ تأسیس شد و هم اکنون زیرمجموعه ای از شرکت پروکتر اند گمبل می باشد.

جملاتی از کاربرد کلمه چارمین

بنای روزگار که این خشت زرنگار بر طاق چارمین بلند آسمان نهاد
هزار و یکصد و پنجاه و پنج هجری بود که گشت نسخه ی دیوان چارمین سپری
سیمین از حریر زرد تُنُک چارمین مغز آبدار خنک
در آن دیر، هر زایر که بگشود مسیحایی به چرخ چارمین بود
خود از چارمین شد به یثرب درا شنیدیم کو هست سر لشگرا
گاه از سلک چارمین خواندش گاه در جوق هشتمین راندش
در جواب چارمین جذب الاحد جذب الصبح الأزل دان ای سند
عیار ارتفاع منزلت در راه قرب حق ترا عرش است چرخ چارمین عیسی مریم را
اگرچه خور به چرخ چارمین است شعاعش نور و تدبیر زمین است
بر فلک چارمین عیسی موقوف را وقت خروج آمدست منتظر رای تست