چشم بلبل

معنی کلمه چشم بلبل در لغت نامه دهخدا

چشم بلبل. [ چ َ / چ ِ ب ُب ُ ] ( اِ مرکب ) نوعی از پارچه که بصورت چشم بلبلان میبافند و «بلبل چشم » نیز میگویند. ( آنندراج ). نوعی ازقماش. ( ناظم الاطباء ). چشم بلبلی ( جامه ) :
چشم بلبل پوشم ارگردد تنت گلبندپوش
عشقبازی میکنم با لاله رویان در لباس.اشرف ( از آنندراج ).

معنی کلمه چشم بلبل در فرهنگ عمید

نوعی پارچه با خال های ریز شبیه چشم بلبل، بلبل چشم.

معنی کلمه چشم بلبل در فرهنگ فارسی

( اسم ) نوعی پارچه که بصورت چشم بلبلان بافند بلبل چشم .

جملاتی از کاربرد کلمه چشم بلبل

بیخودی گل می کند از ناله نی در دلم نیستان پنداری آب از چشم بلبل خورده است
رفتی چو آن گل ما از بهر صید گلشن گل را به چشم بلبل کی اعتبار بودی
خوار گردد به چشم بلبل گل گذر افتد اگر به بستانش
صائب امشب در چمن چندان که خواهی عیش کن روی گل وا کرده اند و چشم بلبل بسته اند
بی‌خودی گل می‌کند از نالهٔ نی در دلم نیستان پنداری آب از چشم بلبل می‌برد
چو بشنید از فاخته این سخن سیه گشت در چشم بلبل چمن
اگر نظّاره‌ گل می‌توان کرد وطن در چشم بلبل می‌توان‌ کرد
از رخت آئینه من دامن گلچین شود چشم بلبل عکس خواب آلوده را بالین شود
از نزاکت رنگ اگر بر چهره گل بشکند خار از بیطاقتی در چشم بلبل بشکند
پای بر نرگس نهادی چشم بلبل تازه شد شاخ سنبل را شکستی خاطر گل تازه شد