معنی کلمه چاق شدن در لغت نامه دهخدا
- امثال :
سگ که چاق شد قورمه اش نمیکنند ، یا سگ که چاق شد گوشتش را نباید خورد، مثلی عامیانه است در مورد سفله ای که خداوند هستی شود و نااهلی یا نالایقی که بمقام و منزلتی رسد.
|| شفا یافتن. تندرست شدن. سالم شدن.
- چاق شدن کمانچه ؛ خشک شدن و کوک شدن آن است به مجاز :
کمانش چو ماه نو از آب و تاب
شده چاق بر آتش آفتاب.ملاطغرا ( از آنندراج ).