چارغ

معنی کلمه چارغ در لغت نامه دهخدا

چارغ. [ رُ ] ( ترکی ، اِ ) نوعی از پای افزار است که بیشتر دهقانان بپای خودبندند. ( برهان ). قسمی از پای افزار روستائیان. ( ناظم الاطباء ). پوزار. پای افزار دهقانان. نوعی کفش مخصوص که دهقانان و روستائیان پوشند. || نوعی کفش کردی است. ( گناباد خراسان ). و رجوع به چارق شود.

معنی کلمه چارغ در فرهنگ عمید

نوعی کفش چرمی با بندها و تسمههای دراز که بندهای آن به ساق پا پیچیده می شود، پاتابه، پالیک.

معنی کلمه چارغ در فرهنگ فارسی

کفش چرمی که بندهاوتسمه های درازدارد، پاتابه
( اسم ) چارق .
نوعی از پای افزار است که بیشتر دهقانان بپای خود بندند . یا نوعی کفش کردی است .

جملاتی از کاربرد کلمه چارغ

ای کون تو دریده تر از چارغ بلیس جز ما نیافتی بهمه شهر دست خوش؟