چنگالش

معنی کلمه چنگالش در فرهنگستان زبان و ادب

{chelation} [شیمی، مهندسی بسپار] فرایندی شیمیایی شامل تشکیل یک ترکیب ناجور که دارای حداقل یک کاتیون فلزی در همتافت ها یا یون هیدروژن است، چنان که کاتیون فلزی در چنگاله ای از پیوندهای همتافت گرفتار می شود

معنی کلمه چنگالش در ویکی واژه

فرایندی شیمیایی شامل تشکیل یک ترکیب ناجور که دارای حداقل یک کاتیون فلزی در همتافت‌ها یا یون هیدروژن است، چنان‌که کاتیون فلزی در چنگاله‏ای از پیوندهای همتافت گرفتار می‏شود.

جملاتی از کاربرد کلمه چنگالش

ز منقارش فلک سوراخ سوراخ ز چنگالش گران جانان سبکبار
بخرطومش کشد از قهر یک دم پیل گرمابه به چنگالش درد یک لحظه از کین شیر شادروان
چنگالشان ز سم و پلنگانشان ز میش حصارشان ز چادر و مردانشان ز زن
به نیروی ناخن و چنگالشان پر ازخون بر و سینه و بالشان
ایا کسی که درافتاده‌ای به چنگالش ز چنگ دوست رهیدن طمع مدار مدار
بزد چنگال و او را در هوا برد به چنگالش دو سه نوبت بیفشرد
کیست‌های ازتوباکتر کروی هستند. قسمت داخلی پوسته، اینتین نام دارد و دارای ساختار فیبری است. قسمت بیرونی دارای ساختار کریستالی شش‌ضلعی است و اگزین نامیده می‌شود. اگزین تا حدی توسط تریپسین، هیدرولیز می‌شود و برخلاف بخش مرکزی، در برابر لیزوزیم، مقاوم است. بخش مرکزی را می‌توان در حالت زنده توسط برخی از عوامل چنگالش، جدا کرد. اجزای اصلی پوسته بیرونی، آلکیل رزورسینول هستند که از زنجیره‌های بلند آلیفاتیک و حلقه‌های آروماتیک تشکیل شده‌اند. آلکیل رزورسینول‌ها در سایر باکتری‌ها، جانوران و گیاهان نیز یافت می‌شوند.
رویم اندرین چاره افسون کنیم ز چنگالشان شهر بیرون کنیم