چروکیده
معنی کلمه چروکیده در فرهنگ عمید
معنی کلمه چروکیده در فرهنگ فارسی
چروک شده . جرک خورده
جملاتی از کاربرد کلمه چروکیده
پسر، ظرف را در خانهای که دست یک زن جوان از آن بیرون میآید، به دست زن میدهد و بیآنکه صورت یا بدن زن را ببیند، ظرف یخ را به خانه زن و مرد سالخورده میرساند. پسر که بیتاب فرارسیدن زمان یخ گرفتن است، یک روز که در شهر عزاداری است درِ خانهای را که دست زن از آن بیرون میآید، باز میکند و به درون خانه میرود و صحنههای عجیبی از عزاداری زنان داخل خانه میبیند، پیرزنی که آنجاست متوجه حضور پسر میشود و او را تنبیه میکند و از خانه بیرون میاندازد. دفعه بعد که پسر برای گرفتن یخ به خانه میرود، دست چروکیده پیرزنی به جای دست جوان زن همیشگی، از در بیرون میآید تا کاسه را از پسر بگیرد و پر از یخ کند.