معنی کلمه چشمارو در لغت نامه دهخدا
ای سر تا پا بتازگی سرو سهی
از جمله نیکوان بخوبی تو بهی
بر حسن و جمال بیش میافزاید
چشمارو را چو خال بر روی نهی.سید حسن غزنوی ( از جهانگیری ).بحر دست تو بهر چشمارو
شاید ار برکشد هزار چو نیل.کمال اسماعیل.اولیا را که هست روی نکو
از ملامت کنند چشمارو.شیخ آذری.رجوع به چشماروی شود.