معنی کلمات حرف "چ" - صفحه 11
- چاپ و چوپ
- چاپلوسی کردن
- چاک استین
- چاک دادن
- چاک ران
- چاک رود
- چاک شانه ای
- چاک و چیل
- چار روزه
- چوب سنگی شده
- چیدمان فرانسوی
- چهل رز
- چهار کردن
- چشمه مراد
- چشمه مروارید
- چشمه ملک
- چشمه میر علی
- چشمه نقل
- چشمه های بنی اسرائیل
- چشمه های بهشت
- چشمه های فرعونیان
- چشمه های قوم ثمود
- چشمه ولد
- چای خانۀ بین راهی
- چیر بخت
- چیر جان
- چیره داشتن
- چیز خور شدن
- چم پیر
- چم چرود
- چم کهریز
- چاشت دان
- چاشنی خور
- چاشنی دان
- چر چرو
- چراغ ا
- چست کمان
- چست گویی
- چشم اشنا
- چشم انداز مشارکت اطلاعاتی
- چشم بدست بودن
- چراغ دکل
- چوچوله بهم زن
- چوک زدن
- چهار زانو نشستن
- چشمه علی
- چل تکه
- چل دختران
- چله بستن
- چلبی زاده
- چلمه سنگ بالا
- چله داشتن
- چله ور
- چله کردن
- چکه چکه
- چپ فتادن
- چس و فیس
- چای کاری
- چشمه کاریز
- چشمه کاه
- چشمه کش
- چشمه گان
- چشمه گاه
- چشمه گز
- چشمه گچ
- چشمه گیلاس
- چشمه یام
- چشمهای پرده
- چراغ اسمانی
- چراغ اسیا
- چراغ افسرده
- چراغ اه
- چراغ برافروختن
- چراغ جهانتاب
- چراغ دستی
- چرخ کینه ساز
- چس دادن
- چرخش قطب نمای مغناطیسی
- چست سوار
- چست چالاک
- چشم ترسان
- چشمه زن
- چشمه سادات
- چشمه سرد
- چشمه سفلی
- چشمه شاه جوب
- چشمه شفابخش
- چشمه شوق
- چشمه طلا
- چشمه عاشق
- چشمه علی باورص
- چوب بازی
- چیستی معنویت اسلامی
- چین افقی
- چین اندرون
- چین جنوبی
- چین اخر
- چین اب
- چیمه رود
- چیله سر
- چیش پش
- چیستی دین
- چهل سر
- چهل سال تاریخ ایران
- چهل بند
- چهل حصار
- چهل تاج
- چهل اختران
- چهل اب
- چل بسم الله
- چقندر اب
- چقاکبود نقد علی
- چقا گل
- چفتۀ کج
- چفتۀ هره چین
- چفتۀ لاریز سه گوش
- چفتۀ سه گوش
- چفت پایه
- چفت و بند
- چراغ کردن
- چراغ ساختن
- چراغ زمانه
- چانه گرفتن
- چیدمان موازی
- چراغ کف خواب
- چراغ کور شدن
- چادر اجساد