تدافی

معنی کلمه تدافی در لغت نامه دهخدا

تدافی. [ ت َ ] ( ع مص ) بنوبت گرفتن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || گشاده رفتن شتر. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). || دریافتن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). تدارک چیزی را. ( اقرب الموارد ) ( المنجد ).

معنی کلمه تدافی در فرهنگ فارسی

یا بنوبت گرفتن یا گشاده رفتن شتر یا دریافتن تدارک چیزی را ٠

جملاتی از کاربرد کلمه تدافی

در این گروه از سگها باید دقت داشت که سگهای گارد در دسته فامیلی گارد از بیشترین استقبال برخوردار است که این نوع آموزش با دقت زیادی انجام می‌شود سگهای نگهبان خانواده از فرمان پذیری بسیار بالای برخوردار هستند و در چند مرحله کار خود را انجام می‌دهند مرحله اول فرمان پذیری کامل و حالت آرامش در مرحله دوم حالت تدافی و آماده باش با تهدید و در مرحله سوم کار حمله را انجام می‌دهند و با قدرت کامل به طرف مهاجم حمله‌ور می‌شوند