تعمق
معنی کلمه تعمق در فرهنگ معین
معنی کلمه تعمق در فرهنگ عمید
۲. کنجکاوی و دقت بسیار کردن در امری، غور کردن.
معنی کلمه تعمق در فرهنگ فارسی
معنی کلمه تعمق در دانشنامه اسلامی
۱. ↑ کشف الغطاء ج۲، ص۹۸.
منبع
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام ج۲،ص۵۴۲.
...
جملاتی از کاربرد کلمه تعمق
فکرت بد ناخن پر زهر دان میخراشد در تعمق روی جان
راکول در ۲۴ مه ۱۹۴۲ به دنبال تصویب طرح پوسترش در پنتاگون بود چراکه انجمن صنفی هنرمندان او را به نمایندگی خود در بخش تجهیزات ارتش آمریکا تعیین کرده بود. رابرت پترسون[ر] که بعدها معاون وزیر جنگ آمریکا شد، پیشنهاد تجدید نظر داد. در همان روز، راکول با توماس مابری[ز] از بخش گرافیک دفتر آمار و ارقام وزارت جنگ که مسئول هماهنگی پوسترهای با مضمون جنگ و بیلبوردها بود، دیدار کرد. مابری نیاز به آثار هنری مرتبط با آزادیهای چهارگانه را تقویت کرد و راکول، در حال تعمق در منشور آتلانتیک، که آزادیهای چهارگانه را به هم متصل میکرد، راهی خانه شد.
ضعف ما از فقر نظری بیشتر است. فراموش میکنیم که در یک دوران گدار زندگی میکنیم. از یک فرهنگ چند هزار ساله درونگرا به یک فرهنگ برونگرا پرتاب شدهایم. درونگرایی در ما نهادینه است و حسرت از دست رفتن ارزشهای آن را میخوریم، ولی در عمل تمایل به روزآمدی و پاسخگویی به «روح زمان» و بازار را داریم. در شرایط «ناهمگون و ناهمزمان» زندگی و فعالیت میکنیم. سرعت رویدادها اجازهٔ تفکر و تعمق را به حداقل رساندهاند. مفاهیم برای ما تعریف شده و روشن نیستند. «نما» میگوییم و فاساد تصور میکنیم.
در آیین زروانی، میترا داور بین اهورامزدا و اهریمن میباشد. در اعتقادات زروانیان در ابتدای عمر هستی زروان (خدای زمان) به هدفمند بودن جهان شک کرده و گمان عبث بودن جهان را میبرد و از این شک و تردید اهریمن پدید میآید و حق و حقیقت که تولد اهریمن را برنمیتابد ناخواه از عالم یقین اهورامزدا را برای مبارزه با آن پدیدمیآورد. اهورامزدا و اهریمن هر دو در شکم زروان رشد میکنند. اهریمن که طمع دارد تا زودتر از اهورامزدا به دنیا بیاید شکم مادر (زروان) را پاره کرده و بیرون میجهد. بسیاری از این اعتقادات، مفاهیمی بسیار قابل تعمق و تفکر در خود گنجانده و جای اندیشه و تفکر بسیار دارد. این اعتقاد میتواند بیانگر این امر باشد که خیر و شر هر دو مولود زمان میباشند و در گذر زمان نمایان میشوند.
هرگز نتوانستم از این امکان چشم بپوشم و از این طریق با زبان عکاسی به عنوان هنر آشنا شدم. زبانی جهان شمول که الفبای آن احساس، حدس و گمان برای فرد فرد مردم جهان از طریق دیدن و تعمق کردن است."
بهائیان معتقدند؛ تنها تلاوت و تعمق در آیات خداوند است که میتواند باعث ایجاد سرور حقیقی در انسان شود. آیات الهی از نظر بهائیان آیاتی است که فرستادگان خداوند هم چون موسی، عیسی، کریشنا، بودا، ابراهیم، محمد، باب و بهاءالله با استفاده از قدرت وحی خداوندی نازل فرمودهاند آوردهاند. از دیگر فرائض دینی برای بهائیان، مطالعهٔ قسمتهایی از آثار بهاءالله در هر صبح و شب و تفکّر بر معنای آنها و همچنین تکرار ذکراللهابهی ۹۵ مرتبه در شبانه روز است.
ایدهٔ «خداگونهشدن» تأثیر تفکر یونانی بر آتاناسیوس را نشان میدهد. این تأثیر در اثر دفاعیِ دوبخشی او بیشتر به چشم میخورد. آدم۴ پیش از سقوط، چون فیلسوفی یونانی تصویر شده که در «کلمه»، که صورت پدر است، تأمل و تفکر میکرد، و فکرش مستقل از جسمش بود. او بر تمام خواهشها و احساساتش تعالی یافته بود و در «واقعیت عقلانی» تأمل و تعمق میکرد. اما از واقعیت عقلانی روی گرداند و بر جسم و خواهشهای آن متمرکز شد، بنابراین در دام تمایلات جسمانی سقوط کرد. این تعریف از سقوط، همانقدر از فلسفهٔ یونان و اوریجن تأثیر یافته که از کتابمقدس.
او صاحب نظر در علومی چون فلسفه و حکمت و عرفان، ریاضیات و محاسبات، ستارهشناسی، موسیقی، شعر و ادبیات فارسی و عربی، تاریخ، ترجمه و تفسیر قرآن، حدیثشناسی، فقه و … بود، و در مسائل علمی و آیات قرآن و روایات اهل بیت دقت و تعمق فراوان داشت.
برخی مورخان ادعا کردهاند که ابن ربن به دست معتصم مسلمان شدهاست، اما خود ابن ربن مینویسد که «به راهنمایی متوکل» اسلام آوردهاست. وی راجع به مسلمان شدنش اینطور توضیح میدهد که با «غور و تعمق در اندیشههای اسلامی و معانی قرآنی» اسلام آوردهاست. یونس کرامتی در دانشنامهٔ ایرانزمین تاریخ مسلمان شدن ابن ربن را سال ۲۴۰ ه.ق ثبت کردهاست. دیوید توماس معتقدست لحن ابن ربن دربارهٔ متوکل در دو کتاب فردوس الحکمة و الدین و الدولة متفاوت است و بنابرین نتیجه میگیرد که شاید او پس از سال ۸۵۰ میلادی (که کتابت اثر نخستش پایان یافت) مسلمان شده باشد.
آن تعمق در دلیل و در شکیل از بصیرت میکند او را گسیل
و قومی دیگر در همه علوم شرعیه جد و جهد می نمایند، و به دقایق آنها می رسند و شب و روز در مسائل آنها تعمق می کنند و علاوه بر آن، مواظبت بر طاعات ظاهریه می نمایند و لیکن صفات نفسانیه خود را مهمل گذارده و از فکر آفات نفس خود غافل شده اند گاه باشد که متوجه اصلاح اخلاق خود نیز شده اند و مهلکات ردیه واضحه را دفع نموده و لیکن در زوایای نفس او دقایق مکر شیطان و تلبیس او مخفی است، و او از آنها غافل افتاده و جمیع این طوایف هرگاه عمل خود را صحیح، و خود را بر جاده خیر و سعادت دانند، مغرور و غافل اند، چون بعضی از ایشان علم مهم را ترک کرده و به آنچه فایده چندان ندارد پرداخته اند، مثل کسی که مرض مخصوصی داشته باشد که منجر به هلاکت او شود و او محتاج به آموختن دوایی باشد آن را ترک نموده و دوای مرضی دیگر را که معالجه به آن، ضد مرض او باشد بیاموزد.
لهراسپ، همچون فریدون، در روز مهرگان تاج شاهی را بر سر نهاد. برای درک تاریخ این بخش از شاهنامه آگاهی از این تغییر و تحول یا انتقال قدرت موضوع کلیدی به نظر میرسد. خصوصاً پایان کار لهراسپیان در شاهنامه ارتباط مییابد با آغاز کار هخامنشیان در تاریخ؛ بنابراین تعمق در این قسمت از شاهنامه بسیار مهم است.
گهرواری نباشد آبرو در گوهر مردم درین دریای بیپایان، بسی کردم تعمقها؟