تشریک

معنی کلمه تشریک در لغت نامه دهخدا

تشریک. [ ت َ ] ( ع مص ) شراک درنعلین کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). نعلین را شراک کردن. ( زوزنی ). شراک ساختن برای نعلین. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). شراک بستن نعلین را. ( آنندراج ). بند انداختن کفش را. ( از اقرب الموارد ). || فروختن بعض خریده را به قیمت خریده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || هنباز کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). انباز کردن کسی را. ( آنندراج ). چون بسیاری از کتب لغت این کلمه را به شراک قراردادن یعنی بند کفش انداختن تفسیر کرده و متعرض معنی دیگری برای آن نشده اند از اینجا تصور شده است که استعمال آن در معنی شریک ساختن مانند تشریک مساعی و امثال آن جزو غلطهای مشهور است ولی حقیقت آن است که دربعضی لغتها برای کلمه مزبور این معنی نیز قید شده است چنانکه فیومی در المصباح المنیر گوید: «و شرکت بینهما فی المال تشریکاً». بنابراین امثال تشریک مساعی را نمیتوان جزو غلطهای مشهور شمرد. ( دکتر خیام پور،نشریه دانشکده ادبیات تبریز سال اول شماره 2 ).

معنی کلمه تشریک در فرهنگ معین

( ~. ) [ ع . ] (مص م . ) شراک بستن نعلین ، بستن بند نعلین .
(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) شریک کردن ، شرکت دادن .

معنی کلمه تشریک در فرهنگ عمید

شریک کردن.
* تشریک مساعی:
۱. همکاری.
۲. همفکری.

معنی کلمه تشریک در فرهنگ فارسی

شریک کردن، شرکت دادن
( مصدر ) شراک بستن نعلین بستن بند نعلین .

معنی کلمه تشریک در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] شریک کردن دیگری در بخشی از کالا به نسبت بهای خریداری شده را اصطلاحا تشریک می گویند
تشریک در لغت به معنای شرکت دادن دیگری در امری است؛
معنای اصطلاحی تشریک
لیکن در اصطلاح، آن است که شخصی، دیگری را در مقداری مشاع از کالا به نسبت بهایی که خریده است شریک گرداند؛ مثلا نصف آن در برابر نصف بهای پرداخت شده برای کالا
چیستی تشریک
آیا تشریک از اقسام بیع است یا عنوانی مستقل؟ برخی آن را از اقسام بیع شمرده اند. بنابراین نظر، بعضی گفته اند: می توان آن را در بیع تولیه گنجانید؛ در نتیجه قسمی مستقل نخواهد بود. برخی دیگر هر دو (قسمی از بیع یا مستقل بودن) را احتمال داده و گفته اند: بنابر بیع بودن، بیع تولیه است.
حکم وضعی و تکلیفی تشریک
...

معنی کلمه تشریک در ویکی واژه

شریک کردن، شرکت دادن.
شراک بستن نعلین، بستن بند نعلین.

جملاتی از کاربرد کلمه تشریک

تا سال‌ها پیش علم را به عنوان حیطه و زمینه ای منزوی و مستقل از سایر امور مورد توجه قرار می‌دادند. حتی افرادی مانند نیوتن و انیشتین به عنوان پژوهشگرانی منزوی قابل تصور بوده‌اند. خانم و آقای کوری هم که در آپارتمان خود در پاریس کار می‌کردند. گونه‌ای دیگر از این کلیشه هاست. برخی از تاریخ نگاران برجسته نیز رشد علم را اساساً یا تماماً در گرو اکتشاف‌های به دست آمده در انزوای آزمایشگاه‌ها مورد توجه قرار می‌دادند. اما امروز این واقعیت پذیرفته شده‌است که علم در جامعه ای که دانشمندان آن با یکدیگر ارتباط متقابل و همکاری و تشریک مساعی دارند رشد می‌کند.
و قسم دیگر آنست که این نام بروی افتاد از طریق تخصیص و تشریک، چنانک گفت وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِی عَنِّی الآیة... إِنَّ عِبادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ الآیة، أَسْری‌ بِعَبْدِهِ الآیة، و عِبادُ الرَّحْمنِ الآیة...، و برین اعتبار اگر فاسقی را گویند یا کافری را که وی بنده خدا نیست که بنده طاغوت است، و بنده هوی و شهوت روا باشد و به قال اللَّه عز و جل وَ عَبَدَ الطَّاغُوتَ و قال النبی «تعس عبد الدرهم».
هر چقدر زبان سینما غنی‌تر می‌شد، ابزار کار نیز قدیمی به نظر می‌آمد. موسیقی هم از این زنجیره جدا نبود. دیگر هیچ کارگردانی به این فکر نمی‌کرد که فیلمش صرفاً موسیقی داشته باشد؛ بلکه به این می‌اندیشید که چه کسی این موسیقی را خواهد ساخت؛ در چه لحظاتی موسیقی می‌تواند حضور داشته باشد و…. موسیقی فیلم وظیفهٔ مشخصی پیدا کرد که با تشریک مساعی کارگردان و آهنگساز می‌توانست مانند یک برگ برنده ارزش‌های هنری یک فیلم را صد برابر کند.
خواهم که به گوشه‌ای ازین پس بی‌یاد شریک و بیم تشریک
در سال ۱۹۵۶ به عنوان سازمانده برای مأموریت نظامی برای بیشتر کردن تشریک مساعی در دانشگاه جنگ برگزیده شد. این انتخاب را گروهی از افسران جوان ترتیب داده بودند که او مجبور به معلق گذاشتن تحصیلش در رشته حقوق برای انجام این وظیفه شد. این مأموریت سه سال و نیم به طول انجامید در طی این سه سال و نیم او بیش از پیش به تدریس در رشته‌های ژئوپلتیک، جغرافیای نظامی، و سیاست‌های اطلاعاتی پرداخت. در اواخر سال ۱۹۵۹ به شیلی بازگشت و او را به دفتر مرکزی مقر لشکر شیلی فرستادند که در آنتوفاگستا قرار داشت. همچنین در طی این موفقیت توانست به قائم مقامی دانشگاه جنگ نیز برسد. در سال ۱۹۶۸ سیر موفقیت‌ها بیشتر شد، ابتدا به عنوان فرمانده ستاد در لشکر دوم شیلی درآمد سپس به عنوان فرمانده کل لشکر ششم در ایکویکو گماشته شد.
لصاح وجهت وجهی للذی فطر السماوالارض عن تشریک ذی الحول