تحزین

معنی کلمه تحزین در لغت نامه دهخدا

تحزین. [ ت َ ] ( ع مص ) اندوهگین کردن کسی را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ). || آواز زار گردانیدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ).بگردانیدن آواز. ( منتهی الارب ). به آواز نرم حزین خواندن. ( آنندراج ). رقیق کردن قاری صوت خود را در قرائت. ( قطر المحیط ) ( اقرب الموارد ). باریکی آواز. ( ناظم الاطباء ). ترقیق الصوت فی القراءة. ( قطر المحیط ): هو یقراء بالتحزین ؛ ای یرقّق صوته. ( ناظم الاطباء ). با زای معجمه ، نزد بعضی از متأخرین قارئان عبارتست از اینکه شخص هنگام تلاوت و خواندن کلام مجید الهی ترک عادت و با خوی عادی خود مخالفت کند و خواندن را بنحوی دیگر انجام دهد، به این معنی که گویی شخص تلاوت کننده اندوهناک است و از کثرت اندوه که در نتیجه خوف عذاب خداوندی و فروتنی در برابر عظمت الهی او را دست داده در حال گریه میباشد. و این عمل بمناسبت آنکه رایحه ریا از آن استشمام میشود، منهی عنه است ، چنانکه در دقائق الحکمه بیان کرده است. ( کشاف اصطلاحات الفنون ).

معنی کلمه تحزین در فرهنگ معین

(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) اندوهگین کردن کسی را.

معنی کلمه تحزین در فرهنگ عمید

اندوهگین کردن: اگر مهموم نادانی مر آن را فکر تفریحش / اگر مسرور دانایی خود این را رای تحزینش (قاآنی: ۴۸۸ ).

معنی کلمه تحزین در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تحزین، قرائت قرآن با صدای حزین است.
«تحزین» یعنی رقیق و نازک کردن صدا هنگام قرائت قرآن، به گونه ای که گویا قاری قرآن اندوهگین است و بر اثر خشوع و خضوع، حالتی نزدیک به گریه دارد. این حالت اگر به دور از ریا باشد، پسندیده است.
← حدیثی از امام صادق
۱. ↑ سخاوی، علی بن محمد، ۵۵۸-۶۴۳ق، جمال القراء و کمال الاقراء، ج۱، ص۶۴۲
فرهنگ نامه علوم قرآنی، برگرفته از مقاله «تحزین».
...

معنی کلمه تحزین در ویکی واژه

اندوهگین کردن کسی را.

جملاتی از کاربرد کلمه تحزین

قال الشافعی (رض): معنی التغنّی تحسین الصّوت کیف ما قدر حدرا و تحزینا لم یکن فیه زیادة فی هجاء الحروف حتی یحول بذلک معنی الحروف و قیل «یزید فی الخلق ما یشاء» یعنی الخط الحسن و فی الخبر عن رسول اللَّه (ص) قال: «الخط الحسن یزید الحق وضحا» و قال قتادة هو الملاحة فی العینین و الفصاحة فی المنطق و و قیل: جمال الصّورة و کمال السیرة و هو الخلق الحسن. «إِنَّ اللَّهَ عَلی‌ کُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدِیرٌ» من الزّیادة و النّقصان.
اگر مهموم نادانی مر آن را فکر تفریحش اگر مسرور دانایی خود این را رای تحزینش