تشهی

معنی کلمه تشهی در لغت نامه دهخدا

تشهی. [ ت َ ش َهَْ هی ] ( ع مص ) آرزو کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). خواهانی چیزی کردن وآرزومند وی شدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). آرزو کردن و آرزومند چیزی شدن. ( آنندراج ). || خواهانی کردن بعد خواهانی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

معنی کلمه تشهی در فرهنگ معین

(تَ شَ هِّ ) [ ع . ] (مص ل . ) میل داشتن به چیزی .

معنی کلمه تشهی در فرهنگ عمید

میل و رغبت داشتن به چیزی، آرزومند چیزی شدن.

معنی کلمه تشهی در فرهنگ فارسی

( مصدر ) میل داشتن بچیزی رغبت داشتن .

معنی کلمه تشهی در ویکی واژه

میل داشتن به چیزی.

جملاتی از کاربرد کلمه تشهی

شهرت اعتبار تشهیرست معتبر خر سوار را ماند
هرآنکس که تلبیس کردی چوشام چو صبحش به تشهیر بودی جزا
نی قلم در مرغدین گیرد فروغ از فن تحریر و تشهیر دروغ
کی عیان میشد چو سر کنت کنزا مخفیا گر نه ذات عسگری میداد تشهیر نقی
ندارد زندگی ننگی چو تشهیر خودآرایی بپوش از چشم مردم لکهٔ رنگین قبایی را
من از ساقی برای دفع غم توقیر می‌خواهم ز جوش قل قل مینا چو می تشهیر می‌خواهم
گر مفلسی و شهرت جاهیست ضرورت تشهیر کمی نیست ‌که بر خر ننشستی
جان عاشق از ملامت قوت گیرد باک نیست گربه جرم عشق گرد شهر تشهیرش کنند
کنی چو صبح در اطراف عالمش تشهیر شب ملبّس در عهدت ار کند کتمان