تشاهد

معنی کلمه تشاهد در لغت نامه دهخدا

تشاهد. [ ت َ هَُ ] ( ع مص ) با هم گواهی دادن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). گواهی دادن با هم. ( ناظم الاطباء ). || با هم حاضر شدن و ملاقات کردن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه تشاهد در فرهنگ معین

(تَ هُ ) [ ع . ] (مص ل . ) یکدیگر را دیدار کردن .

معنی کلمه تشاهد در ویکی واژه

یکدیگر را دیدار کردن.

جملاتی از کاربرد کلمه تشاهد

قد ارتفع الاستار بینی وبینه تشاهده فی کل شی ء بصیرة
یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ می‌بیرون آرد آدمی زنده و چهار پای زنده از نطفه مرده، و همچنین مرغ زنده از خایه مرده. وَ مُخْرِجُ الْمَیِّتِ مِنَ الْحَیِّ و بیرون آرنده مرده از زنده، یعنی نطفه مرده از حیوان زنده و خایه مرده از مرغ زنده. و یقال: «یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ» یعنی السنبلة من الحبة، «وَ مُخْرِجُ الْمَیِّتِ مِنَ الْحَیِّ» یعنی الحب من السنبلة. می‌بیرون آرد خوشه تازه از دانه خشک، و بیرون آرد دانه خشک از خوشه تازه و نبات تازه. و قیل: یخرج المؤمن من الکافر، و الکافر من المؤمن. «ذلِکُمُ اللَّهُ» الّذی فعل هذه الاشیاء التی تشاهدونها ربکم، «فَأَنَّی تُؤْفَکُونَ» فمن این تصرفون عن الحق بعد هذا البیان؟! فالِقُ الْإِصْباحِ قراءت حسن بصری است، فالِقُ الْإِصْباحِ یعنی که شکافنده روز است از شب. اصباح مصدر است مراد بآن اسم، چنان که حسن خوانده، و عرب گاه گاه مصدر اسم سازند، چنان که در صدر سورة الزمر است تنزیل یعنی منزّل. و جاعل اللیل سکنا کوفی «وَ جَعَلَ اللَّیْلَ» خواند بر فعل ماضی، یعنی: جعل اللیل سکنا لخلقه. شب آرامگاه خلق ساخت، تا در آن بیاسایند از رنجها و تعبها که بروز کشیده‌اند، و یقال: کلّ ما سکنت الیه من بیت و أهل و وطن، فهو سکن. و کان من دعاء النبی (ص): «اللهم فالق الاصباح و جاعل اللیل سکنا، اقض عنی الدّین، و متّعنی بسمعی و بصری، و قوتی فی سبیلک».
کالمزن تهمی بوبل معذق و دق متی تشاهد و مض البرق من اضم
وَ إِذا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَیْهِمْ هذا القول هو حکم العذاب و وقوع السخط و انقطاع المهلة، کقوله: وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَیْهِمْ بِما ظَلَمُوا، و ذلک حین لا یقبل اللَّه سبحانه من کافر ایمانه و لم یبق الّا من یموت کافرا فی علم اللَّه سبحانه و هذا عند اقتراب الساعة و منقطع الامال و هو خروج الدّابة، فاذا خرجت الحفظة و رفعت الاقلام و شهدت الاجساد علی الاعمال و تبیّن الشقی من السعید و تشاهدت الالسن بالکفر و الایمان صراحا. قال ابو سعید الخدریّ: اذا ترکوا الامر بالمعروف و النهی عن المنکر وجب الغضب وَ وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَیْهِمْ.
بسم اللّه الرحمن الرحیم وصل ادام اللّه فضله کتاب الخطیب الافضل الادیب وفقه علی جمیع ما یقربه الیه دینا و دنیا و آخرة و کشف لی عن جمیع ما یضمره من صحة الاعتقاد و محض الوداد و لاغروان یکون کذا اذاالقلوب متشاهدة و الضمایر بنور الحقّ متلاحظة و اللّه یبقیه و عن الاسواء یقیه و اماحدیث المتوفات نوراللّه قبرها و بشر بلقایه صدرها وانشد علی فراقها قصیرة عن طویلة.
«طَلْعُها» ای ثمرها. سمّی طلعا لطلوعه «کَأَنَّهُ رُؤُسُ الشَّیاطِینِ» فیه ثلاثة اقوال قال ابن عباس: هم الشّیاطین باعیانهم شبّه بها لقبحه لانّ النّاس اذا وصفوا شیئا بغایة القبح قالوا کانّه شیطان و ان کانت الشیاطین لا تری لانّ قبح صورتها متصوّر فی النّفس و العقول تتشاهد بقبحها الی غیر غایة. الثّانی انّ المراد بالشیاطین الحیّات و العرب تسمّی الحیّة القبیحة شیطانا. و قیل هی نوع من الحیّات تعرفها العرب و تسمّیها الشّیطان لها اعراف و رؤس قباح. و القول الثّالث: انها شجرة قبیحة منتنة تکون فی البادیة تسمیها العرب رؤس الشیاطین شبّه طلع الزّقوم بها فی قبح المنظر.