معنی کلمه ترنگاترنگ در لغت نامه دهخدا
ترنگا ترنگی که زد ساز او
به از زند زردشت و آواز او.نظامی.و در این بیت بمعنی آواز سنج یا چنگ آمده است :
سنج در آمد به ترنگاترنگ
زهره به یکبار فرو ریخت چنگ.مولوی ( ازانجمن آرا ). || آواز تیغ بوقت زدن بر چیز سخت. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) :
ترنگاترنگ درخشنده تیغ
به مه درقها را بر آورده میغ.نظامی. || در شاهد زیر بمعنی مطلق آواز و صدا آمده است :
بمغز اندر افتد ترنگاترنگ
هوا پر کند ناله بور و خنگ.دقیقی.