ترشروئی

معنی کلمه ترشروئی در لغت نامه دهخدا

ترشروئی. [ ت ُ / ت ُ رُ رو ] ( حامص مرکب ) ترشرویی. رجوع به همین کلمه شود.

معنی کلمه ترشروئی در فرهنگ فارسی

ترشرویی.

جملاتی از کاربرد کلمه ترشروئی

برآمد از جگرت شور و تلخکام شدی ز ترشروئی آن نو عروس شیرین لب
ترشروئی و دیگر تلخ گوئی دلی سخت و کفی در بخل محکم
ترشروئی، ابوالعباس نامی نشسته بر بساط آل عباس
شکفته رخ از فقر همچون سرابم ترشروئی ابر و دریا ندارم
مکن با ما ترشروئی و صفرا که در دل ذوق این حلوا نداریم