ترک جوش

معنی کلمه ترک جوش در لغت نامه دهخدا

ترک جوش. [ ت ُ ] ( اِ مرکب ) گوشت نیم پخته. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). لحم نیم خام چه ترکان نیم خام گذارند و می گویندگوشت مهرا قوت نمی باشد. ( فرهنگ رشیدی ) ( از آنندراج ). کنایه از یخنی نیم خام است. چه ترکان گوشت را نیم خام خورند و نمی گذارند که مهرا سازند و می گویند گوشت مهرا شده را قوت نمی باشد. ( انجمن آرا ) :
ترک جوشی کرده ام من نیم خام
از حکیم غزنوی بشنو تمام.مولوی.بس بجوشیدی در این عهد مدید
ترک جوشی هم نکردی ای قدید.مولوی.

معنی کلمه ترک جوش در فرهنگ معین

(تُ ) (اِمر. ) آبگوشتی که گوشت آن نیم پخته باشد، گوشت نیم پخته .

معنی کلمه ترک جوش در فرهنگ عمید

۱. گوشت نیم پخته.
۲. آبگوشت یا خوراک دیگر که گوشت آن نیم پخته باشد.

معنی کلمه ترک جوش در فرهنگ فارسی

( اسم ) آبگوشتی که گوشت آن نیم پخته باشد.

معنی کلمه ترک جوش در فرهنگستان زبان و ادب

{weld crack} [جوشکاری و آزمایش های غیرمخرب] ترکی که در منطقۀ جوش شامل فلز جوش و تفگاه به وجود می آید

معنی کلمه ترک جوش در ویکی واژه

آبگوشتی که گوشت آن نیم پخته باشد، گوشت نیم پخته.

جملاتی از کاربرد کلمه ترک جوش

چون رهی را در آئین و آهنگ ستایش گری دل و دستی نیست و بازوی گشاد و بستی، اگر استاد انجمن، آفتاب شهریاران و شهریار کلاهداران گردون خورشید افسر، فریدون جمشید اختر، را بر این آغاز ساز ستایش می ساخت و به انجام می برد، ترک جوشی بی نمک از ننگ خامی می رست و زرد گیاهی همه خار و خسک انباز بسته لاله و دم ساز دسته گل می شد، شعر:
چیست دانی با نشور نینوا و شور اعدا رستخیز صد قیامت ترک جوشی نیم خامی
در محبت همعنان و در قیامت همرکاب سینه صافی سینه صافی ترک جوشن پوش ما
آن «حکیم غیب» ، آن صاحب مقام «ترک جوش» رومی از ذکرش تمام
این ترک جوش آمد ولی ترجیع سوم می‌رسد ای جان پاکی که ز تو جان می‌پذیرد هر جسد
بر افراز سنگ آن زمان کوفت نرم بمالید بر ترک جوشنش گرم
ترک جوشی کرده‌ام من نیم خام از حکیمِ غزنوی بشنو تمام