تشوق

معنی کلمه تشوق در لغت نامه دهخدا

تشوق. [ ت َ ش َوْ وُ ] ( ع مص ) آرزومند شدن و آرزومندی نمودن. ( تاج المصادر بیهقی ). آرزومندی نمودن. ( زوزنی ) ( از غیاث اللغات ). ظاهر کردن شوق را و بتکلف آرزومندی کردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). آرزومندی نمودن و ظاهر کردن شوق را بتکلف. ( آنندراج ). بتکلف اظهار شوق کردن. ( از اقرب الموارد ).

معنی کلمه تشوق در فرهنگ معین

(تَ شَ وُّ ) [ ع . ] (مص ل . ) آرزومند شدن .

معنی کلمه تشوق در فرهنگ عمید

اظهار اشتیاق کردن، شوق شدید ظاهر ساختن.

معنی کلمه تشوق در فرهنگ فارسی

۱-( مصدر ) آرزومند شدن . ۲- ( اسم ) آرزومندی .
آرزومند شدن و آرزومندی نمودن

معنی کلمه تشوق در ویکی واژه

آرزومند شدن.

جملاتی از کاربرد کلمه تشوق

الا انما السعدی مشتاق اهله تشوق طیر، لم یطعه جناح
جز بر در تو نگذرم از فرط تشوق جز در رخ تو ننگرم از بهر تفال
ان لم تحس بزفرتی و تشوقی انصت، فتسمع للبکاء صریرا