تصنیع. [ ت َ ] ( ع مص ) نیکو تربیت یافتن جاریه تا فربه شود. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). و از این معنی است : تصنیع الشی لتحسینه و تزیینه بالصناعة. ( اقرب الموارد ).
معنی کلمه تصنیع در فرهنگ معین
(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) ساختن ، مهیا کردن .
معنی کلمه تصنیع در فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱ - ساختن پرداختن مهیا کردن . ۲ - زینت دادن آراستن .
معنی کلمه تصنیع در ویکی واژه
ساختن، مهیا کردن.
جملاتی از کاربرد کلمه تصنیع
برآن استان در خجالت سریست که تصنیع خود گاه و بیگاه برد