ترک‌خوردگی

معنی کلمه ترک‌خوردگی در فرهنگستان زبان و ادب

{cracking} [حمل ونقل درون شهری] به وجود آمدن تَرَک در سطح روکش راه براثر حرکت وسایل نقلیه یا فشارهای محیط یا نامرغوبی مصالح

معنی کلمه ترک‌خوردگی در دانشنامه آزاد فارسی

تَرَک خوردگی (craquelure)
شبکه ای از تَرَک ها بر سطح پردۀ نقاشی که بر اثر قدمت ایجاد می شود. در نقاشی با اسلوب تمپرا، تَرک ها به زحمت تشخیص داده می شوند، ولی در پرده های رنگ روغنی کاملاً مشخص اند. ترک خوردگی از نشانه های معتبر قدمت اثر است. ترک هایی که به صورت مصنوعی برای جعل اثر به وجود می آورند، معمولاً قابل بازیابی اند. اگر تَرک خوردگی ها چندان نمایان نباشند که نقاشی را بدنما سازند، مرمّت گران معمولاً آن ها را رها می کنند و نادیده می گیرند.

معنی کلمه ترک‌خوردگی در ویکی واژه

وجود ترک در یک سنگ یا کانی.

جملاتی از کاربرد کلمه ترک‌خوردگی

رطوبت، وجود سوسک بال‌آتشین، ترک‌خوردگی در اثر عبور وسایل نقلیهٔ سنگین، ساخت‌وساز در حریم برج، گلسنگ، فضولات کبوترها و گردهٔ گیاهان، باران‌های اسیدی، پرواز بالگرد بر فراز برج که باعث ارتعاش سازه می‌شود، نشست موضعی و رانش جزئی از معضلات مرمت و نگهداری برج قابوس هستند.
روشنایی رنگ‌ها و رنگین‌‎تابی آنها اساساً به این بستگی دارد که پوسته مادرمرواریدی چقدر خوب حفظ شده است و لایه‌های آراگونیت چقدر ظریف و منظم هستند. کیفیت پولیش نیز یک عامل است. ترک‌خوردگی پوست اژدها معمولاً مانع از ارزش آن می‌شود.[نیازمند منبع] با ارزش‌ترین آمولیت نوع ورقه‌ای است[نیازمند منبع](دیدن استخراج) که دارای رنگ‌های گسترده و بدون وقفه‌ای مشابه دسته "درخش گسترده" اپال است. خمیره در گریدهای ریزتر قابل مشاهده نیست و نباید مواد معدنی خارجی رنگین‌‎تاب را شکسته یا کاهش دهند.
که در واقع کربن یا کربور موجود در فولادها، در نتیجهٔ فعل و انفعال با هیدروژن، تولید متان می‌نماید. از آن جایی که هیدروژن اتمی به سهولت در فولادها نفوذ می‌کند؛ لذا به علت تولید متان در شرایط مناسب و در نقاط داخلی فلز، منجر به ترک‌خوردگی می‌گردد. با اضافه نمودن کروم و مولیبدن به فولادها، مقاومت آنها در برابر ترک خوردگی و زادیش کربن افزایش می‌یابد.