تروق
معنی کلمه تروق در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه تروق
«زَهْرَةَ الْحَیاةِ الدُّنْیا» ای زینتها و بهجتها، شبّهها بزهرة الشّجرة لانّها تروق و لا تبقی.
درد مفاصل، محدودیت حرکت و کاهش انعطافپذیری مفاصل، التهاب و تورم مفصل، معمولاً بدون گرما یا تب همراه درگیری مفاصل، نشت (افیوژن) مفصل و صدای ترق و تروق یا صدای ساییده شدن با حرکت مفصل مبتلا (گاهی). درد ممکن است در آغاز خفیف باشد، ولی میتواند به قدری شدید گردد که زندگی و خواب بیمار را دچار اختلال کند. درد مفاصل موجب عدم تحرک کافی بیمار میشود که این خود باعث لنگیدن، تحلیل رفتن و ضعیف شدن ماهیچههای پیرامون مفصل مبتلا و شل شدن رباطها میگردد. تغییرات مفصلی دایمی هستند و بیماری ماهیت پیشرونده دارد.
عرایس غید فمن ناهد تروق و من کاعب معصر
در سنهٔ عشر و خمسمایة پادشاه اسلام سنجر بن ملکشاه اطال الله بقائه و ادام الی المعالی ارتقائه به حد طوس به دشت تروق بهار داد و دو ماه آنجا مقام کرد.
هاتوا من التبریز من صهبائهم من مازح متروق وشاح