ترور کردن

معنی کلمه ترور کردن در لغت نامه دهخدا

ترور کردن. [ ت ِ رُرْ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) قتل سیاسی با اسلحه. و رجوع به ترور شود.

معنی کلمه ترور کردن در فرهنگ فارسی

قتل سیاسی با اسلحه ٠

معنی کلمه ترور کردن در فرهنگستان زبان و ادب

[علوم سیاسی و روابط بین الملل] ← به قتل رساندن

معنی کلمه ترور کردن در ویکی واژه

کشتن شخص یا اشخاص به منظور ترساندن مردم و حکومت

جملاتی از کاربرد کلمه ترور کردن

کسانی که از ایران خارج شدند هم در امان نبودند. اسلام گرایان شاپور بختیار را در پاریس ترور کردند. او یکی از ۶۳ ایرانی خارج از ایران بود که پس از انقلاب ترور شد.
داستان این بازی به فرقهٔ حسن صباح (حشاشین) در قلعهٔ الموت بر می‌گردد که اشخاص مهمی را ترور کردند و وجه تسمیه اساسین از حشاشین رجوع می‌کند.[نیازمند منبع]
در ۹ آوریل ۱۸۶۵، ژنرال لی در ویرجینیا محاصره شد؛ و پس از آن دیگر فقط نیروهای جانستون ندر غرب بود که باید از سر راه برداشته می‌شد. چند هفته بعد، جانسون با دیویس رو به رو شد و نیروهایش را تسلیم شرمن کرد. اما عمر لینکون کفاف نداد تا تسلیم شدن همه نیروهای هم پیمانها را ببیند. درست ۵ روز پس از تسلیم لی، لینکون را ترور کردند. او نخستین رئیس‌جمهوری بود که ترور شد و سومین رئیس‌جمهوری بود که در حین خدمت جان سپرد.