معنی کلمات "فرهنگ فارسی" - صفحه 9
- دررفته
- خوش خوراک
- دبغ
- بازی دادن
- داهول
- سپاردن
- خورگام
- توسم
- دوراهه
- دوتار
- دمپخت
- دک و پوز
- دق الباب
- حرامزادگی
- درآورنده
- دستی دستی
- سرخاریدن
- بخشداری
- رهبین
- سبوسه
- خولنجان
- زن جلب
- ادرارنامه
- باستیون
- زوپیر
- جبریه
- دیوکس
- حوض خانه
- بختو
- افتراع
- دوگوشه
- دوسری
- سوزنک
- ریاکاری
- تاریک و روشن
- باچنگ
- خارپوست
- جادار
- تهدید کردن
- برابری کردن
- دمبک
- دریابنده
- رنگ باختن
- توزنده
- جواب کردن
- دم برآوردن
- دیرکرد
- بخشودگی
- درنفس
- اسواران
- بغات
- ابویحیی
- ذیحق
- تسبیح گفتن
- سی. دی
- ذیفن
- سودبخش
- دوآتشه
- ساغرگیر
- روزنامه نویس
- روهنی
- بر سر آمدن
- آسان گیری
- دمامه
- ذرق
- شبانکاره
- شخج
- اتش کش
- استوارنامه
- اشتود
- انضاج
- بیطره
- ترشیح
- آب چشی
- آب پیکر
- آب پاشی
- آب ندیده
- آب قند
- آب کور
- آب گشاده
- آبافت
- آبال
- آبانگان
- آبجو ساز
- آبدارو
- آبدانک
- آبدوغ
- آبلیمو
- آبلهکوب
- آبریزگان
- آبرود
- آبگینه خانه
- آبگند
- آبیاری کردن
- آب لیمو
- آب پاش
- آببازی
- آببها
- آبخوار
- آبخیز
- آبدهن
- آبدوغ
- آبراه
- آبریزان
- آبریزش
- آبشامه
- آبشناس
- آبشور
- آبنی
- آبپاش
- آبکند
- آتالیق
- آتریاد
- آتش نشاندن
- آتشخان
- آتش گون
- آتشگیره
- آتشپا
- آتشفشانی
- آتشدست
- آجدار
- آجر تراش
- آجر فرش
- آجلا
- آجیده
- آخر شدن
- آخسمه
- آدمی گری
- آدمیخوار
- آدمیکش
- آراخوزیا
- آذرشست
- آذرروز
- آذربو
- آرایش خورشید
- آرامبخش
- آرتابان
- آرتزین
- آرته
- آرشیتکت
- آرزومندانه
- آرزوخواه
- آردبیز
- آردآلود
- آرمه
- آرگن
- آزادمنش
- آزاد نامه
- آزادهمرد
- آسان یاب
- آبپنیر
- آتشخاموشکن
- آبکاری
- آزرم داشتن
- آزردهدل
- آسایش دادن
- آستانبوس
- آستین بالا زدن
- آسیاسنگ
- آسیبزدن
- آسیستان
- آشوب گستر
- آشوب طلب
- آغول
- آغازه
- آشیهه
- آشناگر
- آشفتهخاطر
- آشفتهحالی
- آشامه
- آش کشکی
- آلامد
- آقشام
- آقسنقر
- آقائی
- آق سقل
- آلودهدامن
- آلودهدامان
- آلهه
- آلیات
- آمخته
- آمدورفت
- آمدوشد
- آمرانه
- آمیژه
- آمیزگار
- آموختگی
- آه کشیدن
- آه کردن
- آنکجا
- آندگر
- آنیه
- آواخ
- آهوچشم
- آهون بر
- آهوتک
- آهنپوش
- آچمز
- آژگن
- آژیدهاک