( آن دگر ) آن دگر. [ دِ گ َ ] ( ضمیر مبهم مرکب ) دیگری. والاَّخر : هر دو یک گوهرند لیک بطبع این بیفسرد وآن دگر بگداخت.رودکی.
معنی کلمه آن دگر در فرهنگ فارسی
( آن دگر ) دیگری شخص دیگر آن یک .
معنی کلمه آن دگر در ویکی واژه
آندگر آن دیگر. آندگر برعکس عمامه سیاه میگذاشت. «جعفرشهری»
جملاتی از کاربرد کلمه آن دگر
آن یکی گوید شتر یک چشم بود وآن دگر گوید ز گر بی پشم بود
ای بسا کس مرده در بوک و مگر/ که اگر این کردمی یا آن دگر
در یکی از مقوله هیئات باش گو و اندر آن دگر ز ذوات
وی در کتابش آلخو کارپانتیه: آمریکا، تصویر اتحاد چنین میافزاید: «واقعیت جادویی این است ــ آن دگرگونی ناگهانی واقعیت ــ وحی مقدم، تنویری خارقالعاده، ایمانی آفریننده به آنچه برای زیستن در آزادی نیاز داریم، نوعی جستجو، کارکرد ابعاد دیگر واقعیت، رؤیا و اقدام، الهام و حضور.»
دوبگ دارد آن قوم در این دو بین یکی کاظم و آن دگر هم حسین
آن دگر را خواند هم آن خوبخد هم نداد او را جواب و تن بزد
او ندید و راه پیچاپیچ بود عیبش این بود آن دگرها هیچ بود
آن دگر گفتا محمّد ز انبیاست ختم این معنی به شاه اولیاست
هر یکی با آن دگر گفتند سر از پس پشت دقوقی مستتر
همت آن دگر زر و زیور تاج آراسته به لعل و گهر
آن دگر گفتش که :غافل مانده ای وقت تحصیلست و جاهل مانده ای