آجلا

معنی کلمه آجلا در لغت نامه دهخدا

( آجلاً ) آجلاً. [ ج ِ لَن ْ ] ( ع ق ) زود. فوراً.
اجلا. [ اَ ] ( ع اِ ) فَعَلْتُه ُ من اجلاک ؛ آن را برای تو کردم. ( منتهی الارب ).

معنی کلمه آجلا در فرهنگ عمید

دور شدن از وطن، دور شدن از خانمان.
= جَلیل

معنی کلمه آجلا در فرهنگ فارسی

( آجلا ) زود و فوری

معنی کلمه آجلا در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
اجل (۵۶ بار)
«اجل» از مادّه «أجْل» در اصل، به معنای «مدت معین» است. و «قضاء اجل» به معنای تعیین مدت و یا به آخر رساندن مدت است; اما بسیار می شود، که به آخرین فرصت نیز «اجل» گفته می شود. مثلاً می گویند: «اجلِ دَیْن» فرا رسیده است; یعنی آخرین موقع پرداخت بدهی رسیده است. و این که به فرا رسیدن مرگ نیز، «اجل» می گویند; به خاطر آن است که آخرین لحظه عمر انسان در آن موقع است. «اجل» همان گونه که قبلاً هم گفته ایم دو گونه است: «حتمی» و «مشروط یا معلق». اجل حتمی، زمان پایان قطعی عمر شخص یا قوم یا چیزی است که هیچ گونه دگرگونی در آن امکان ندارد. ولی اجل مشروط یا معلق، زمانی است که با دگرگون شدن شرائط و موانع، ممکن است کم و زیاد بشود; قبلاً در این زمینه به قدر کافی صحبت کرده ایم.

معنی کلمه آجلا در ویکی واژه

آجلاً
(قدیم): در زمان آینده. آجلاً ممکن است در زبان معیار باستان به دو بخش آجل - اَن قابل تجزیه باشد، که مفهوم آن پیاده شدن یک یا گروهی از اعضای ایل گرسنگان یا همان ابن‌سبیل بوده است.

جملاتی از کاربرد کلمه آجلا

دیم یازیق بیزله حاصیل بلنلر بیتمینده آجلارینان النلر
و پس از این به قرآن خواندن مشغول شود و اگر از بر یاد ندارد قوارع قرآن برخواند، چون آیت الکرسی و امن الرسول شهد الله و قل اللهم مالک الملک و اول سوره الحدید و آخر الحشر. و اگر چیزی جامع خواهد مسبعات عشر خواند که قرآن و ذکر و دعاست که خضر (ع) ابراهیم تیمی را بیاموخته است در مکاشفاتی که او را بوده است آن را می خواند که در وی فضل بسیار است. و آن ده چیز است. هریکی هفت بار، الحمدلله و معوذتین و اخلاص و قل یا ایها الکافرون و آیه الکرسی این شش از قرآن است و چهار ذکر است، «سبحان الله و الحمدلله و لااله الاالله والله اکبر» و دیگر «اللهم صل علی محمد و ال محمد» دیگر، «اللهم اغفر للمومنین و المومنات» و دیگر «اللهم اغفرلی و لوالدی و ارحمها و افعل بی و بهم عاجلا و آجلا ما انت له اهل و لا تفعل بنا ما نحن له اهل، انک غفور رحیم» و اندر فصل این حکایت دراز است و در کتاب احیا و چون از این فارغ شود به تفکر مشغول شود و مجال تفکر بسیار است و در آخر کتاب گفته آید.
و روی انها اتته بورق الزیتون فی منقارها و الطّین فی رجلیها، فقالت: اهبط فقد انبتت الارض. قال نوح: بارک اللَّه فیک و فی بیت یؤویک و حبّبک الی النّاس لولا ان یغلبک النّاس علی نفسک لدعوت اللَّه ان یجعل رأسک من ذهب. و قیل: بِسَلامٍ ای بتحیّة و بتسلیم مِنَّا وَ بَرَکاتٍ عَلَیْکَ یعنی زیادات فی نسلک حتّی صار ابا البشر بعد آدم و ان بنی آدم کلّهم من ذلک الیوم من بنیه الثلاثة، البیض من سام، و الحمر من یافث، و السّود من حام. اینست که رب العالمین گفت: وَ جَعَلْنا ذُرِّیَّتَهُ هُمُ الْباقِینَ ادرکت البرکة کلّهم فتنا سلوا و ادرک السلام بعضهم فاسلموا. ذلک قوله: وَ عَلی‌ أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَکَ ای و علی قرون من ذریّة من معک من ولدک و هم المؤمنون منهم، ثمّ استأنف الکلام فقال: وَ أُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ فی دنیاهم، یعنی الامم الکافرة من ذریّته ثُمَّ یَمَسُّهُمْ مِنَّا عَذابٌ أَلِیمٌ امّا عاجلا و امّا آجلا، قال: محمد بن کعب القرظی: دخل فی ذلک السلام کل مؤمن و مؤمنة الی یوم القیمة و کذلک فی ذلک العذاب و الامتاع کلّ کافر و کافرة الی یوم القیامة.
هستم امیدوار از احسان کردگار کش عاجلا ثنا بود و آجلا ثواب
اصحابنا می‌فرمایند که شخصی که بر قضیه هولناک اقدام نماید و با دیگری به محاربه و مجادله در آید، از دو حال خالی نباشد: یا به خصم غالب شود و بکشد، یا بعکس. اگر خصم را بکشد خون ناحق در گردن گرفته باشد، و تبعت آن لاشک عاجلا و آجلا- بدون ملحق گردد؛ و اگر خصم غالب آید آن کس را راه دوزخ مقرر است. چگونه عاقل به حرکتی که احد طرفین آن بدین نوع باشد اقدام نماید؟