آسان یاب

معنی کلمه آسان یاب در فرهنگ عمید

( آسان یاب ) آنچه به آسانی به دست آید، آسان رس، سهل الوصول.

معنی کلمه آسان یاب در فرهنگ فارسی

( آسان یاب ) ( صفت ) سهل الوصول آسان رس

معنی کلمه آسان یاب در ویکی واژه

آسان‌یاب
آنچه به آسانی و راحت یافته می‌شود؛ سهل‌الوصول، مقابل دشوار یاب. حالت آسان یابی.

جملاتی از کاربرد کلمه آسان یاب

و من اندر ابتدای کتاب حکم فقرو صفوت را کشف کرده‌‌ام و اندر این معنی آن پیر بزرگوار گوید: «الحبُّ عندَ الزُّهادِ أظهرُ مِنَ الاجتهاد، حبّ به نزدیک زهّاد ظاهرتر از اجتهاد است به معروفی و عند التّائبینَ أوجدُ من حَنینٍ و أنینٍ، و به نزدیک تایبان آسان یاب‌تر از ناله و فغان است. و عندَ الأتراکِ أشْهَرُ مِنَ الفتراک، و به نزدیک ترکان مشهورتر از آلت سواری ایشان و سَبْیُ الحُبِّ عندَ الهنودِأظهرُ من سَبْیِ محمودٍ و زخم و لهب محبت به نزدیک هندوان اندر شهرگی چون زخم محمود است اندر هندوستان. و قصَّةُ الحُبِّ و الحبیبِ عند الرُّومِ أشهرُ من الصّلیب و قصّهٔ حب و حبیب اندر روم ظاهرتر است از صلیب. و فی العرب فی کلّ حیٍّ منه طربٌ و ویلٌ و حزنٌ، و ازمحبت اندر عرب اندر هر حیی طربی است و یا حزنی و یا نیلی و یا ویلی.»