آرمه

معنی کلمه آرمه در لغت نامه دهخدا

( آرمه ) آرمه. [ رِ م َ ] ( ع اِ ) دندان. ( مهذب الاسماء ). || سال قحط.
ارمه. [ اُ م َ ] ( اِخ ) مخفف ارمیا. ( غیاث ) ( آنندراج ). و او را با خضر یکی دانسته اند ( ! ). ( غیاث ). رجوع به ارمیا شود.
ارمه. [ اُ رَم ْ م َ ] ( ع اِ ) دندان. ج ، اُرم . ( مهذب الاسماء ).

معنی کلمه آرمه در فرهنگ فارسی

( آرمه ) دندان
دندان

معنی کلمه آرمه در فرهنگ اسم ها

اسم: آرمه (دختر) (فارسی، عربی) (تلفظ: arameh) (فارسی: آرمه) (انگلیسی: arameh)
معنی: آرام

جملاتی از کاربرد کلمه آرمه

در ساخت این مجتمع نوع سازه اسکلت از بتن آرمه، نوع سقف تیرچه بلوک و دال بتنی از کامپوزیت، نوع نما سیمانی با ورق کامپوزیت، و سیستم سرمایش و گرمایش آن فن‌کوئل است.
اجرای ساختمان‌های بتن آرمه کتابی از مهدی قالیبافیان و کامیار سلطانی عربشاهی است که در سال ۱۳۶۸ منتشر و در مراسم کتاب سال جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان کتاب شایسته تقدیر معرفی شد.
آکادمی مهندسی نظامی در حوالی شرقی شهر حلب، از مهم‌ترین تأسیسات نظامی ارتش سوریه است که با محوطه‌ای بالغ بر یک کیلومتر مربع مساحت، و ساختمان‌هایی با پناهگاه‌ها و سنگرهای بتن‌آرمه جهت مقاومت در برابر حمله احتمالی نیروی هوایی اسرائیل طراحی و ساخته شده‌اند.
رِوا نِدارْمِهْ (نه آرمه) غَمْ‌رِهْ کَسْ‌ها کِنی گُوشْ ته بارِ غَمْ سی مِنْ بُو، کَشِمْ (کشمّه) منْ شه دوُشْ