معنی کلمه آشیهه در لغت نامه دهخدا
اشیهه. [ اَ هََ / هَِ ] ( اِ ) آواز و شیهه اسب را گویند. ( برهان ) ( جهانگیری ) ( آنندراج ). آواز اسب که آنرا شنه و غُرِشْت نیز گویند و بتازیش صهیل خوانند. ( شرفنامه منیری ). در فرهنگ جهانگیری بمعنی شیهه اسب است. ( شعوری ج 1 ص 128 ). شیهه اسب است و آنرا شنه نیز گفته اند. ( انجمن آرای ناصری ). آواز اسب باشد که شنه و شیهه نیز گویند و بعربی صهیل خوانند. ( سروری ). و شیهه و شیه و غُرِشْت که مرادفند آواز اسب را گویند و صهیل عربی آنست بهمین معنی. ( فرهنگ خطی ). و رجوع به شیهه و شنه و غرشت شود. || صدا. ( آنندراج ).