آشوب طلب

معنی کلمه آشوب طلب در لغت نامه دهخدا

( آشوب طلب ) آشوب طلب. [ طَ ل َ ] ( نف مرکب ) فتنه جو. انقلاب خواه.

معنی کلمه آشوب طلب در فرهنگ عمید

( آشوب طلب ) ۱. فتنه جو.
۲. خواهان شورش و انقلاب.

معنی کلمه آشوب طلب در فرهنگ فارسی

( آشوب طلب ) ( اسم ) فتنه جو طرفدار هرج و مرج طرفدار شورش .
فتنه جو

معنی کلمه آشوب طلب در ویکی واژه

/آشوب/طلَب/
آشوب‌طلب
طرفدار هرج و مرج و خواستار آشوب و فتنه و بی‌نظمی. در رشادتش حرفی نیست، ولی آشوب‌طلب است.‌«مخبرالسلطنه»

جملاتی از کاربرد کلمه آشوب طلب

حکیمی گفت: ده چیز را با ده چیز دیگر میامیز: وقار را از سستی سرعت را از تعجیل، بخشندگیت را از تبذیر، میانه روی را از سخت گیری دلیری را از آشوب طلبی، دوراندیشیت را از بزدلی، پاکدامنیت را از کبر، فروتنی ات را از پستی و خواری، انس را از شیفتگی، رازپوشی را از فراموش کاری.
نفس آشوب طلب با همه کس در همه حال صلح کل کرد چو با خویش در جنگ زدم
طی وادی خطرناک پرآشوب طلب نتوان بی مدد راهبر بینایی
آشوب طلب خاطر فرزانه ندارد زنبور هوس در دل ما خانه ندارد