آواخ

معنی کلمه آواخ در لغت نامه دهخدا

( آواخ ) آواخ. ( صوت ) آوخ. آه. وای. افسوس. دردا :
آواخ ز پیمان و ز پیمانه او.مولوی.|| ( اِ ) قسمت. نصیب. ( برهان ). || آوای نرم. همس. صوت خفی. حسیس. و رجوع به نرم شود.

معنی کلمه آواخ در فرهنگ معین

( آواخ ) (شب جم . ) =آوخ : ۱ - کلمة افسوس ، آه و آی . ۲ - دریغا.

معنی کلمه آواخ در فرهنگ فارسی

( آواخ ) ۱ - آوخ ۲ - ( اسم ) آوای نرم صوت خفی . ۳ - قسمت نصیب .

جملاتی از کاربرد کلمه آواخ

آرش بارها در ایران و جاهای دیگر به زبان‌های گوناگون به نمایش درآمده است. نیز اقتباس‌هایی از آن نوشته و بازی شده‌است. تنها اجرایش که نویسنده کارگردانی کرده آواخوانی آرش با اجرای مژده شمسایی و محسن نامجو در ژوئیهٔ ۲۰۱۳ در سالنِ آننبرگِ دانشگاهِ استنفورد بوده‌است. محمّدرضا شجریان از تماشاکنان این نمایشنامه‌خوانی بود.
لعلی آخر چه بود آواخ ترا ای کاش ببر کشیدمی آخ ترا