دوتار
معنی کلمه دوتار در فرهنگ عمید
معنی کلمه دوتار در فرهنگ فارسی
که دارای دو تار باشد . که دو رشته و تار داشته باشد .
معنی کلمه دوتار در دانشنامه آزاد فارسی
معنی کلمه دوتار در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه دوتار
متداولترین سازهای موسیقی مازندران عبارتند از: للوا، دهل، نقاره، دِسَرکوتِن، دوتار، کمانچه و دشتلاکی
کفر سیز گر ممکن اولسیدی نظام آب و گل باش دوتاردی سبحه نین جمعیتی زنار سیز
ال به ال گلزاردن خورشید دامانین دوتار اوزگوزین هرکیم که شبنم تک قیلور زنگار سیز
همکاری وی با غلامحسین سمندری از دوتار نوازان شهیر باخرزی ۶۰ سال طول کشید، آلبوم موسیقی خونپاش و نغمهریز حاصل این همکاری میباشد.مستند (دلبر رعنا) با نگاه به شخصیت این استاد آواز محلی خراسان ساخته شد. محمدرضا درویشی، کارشناس موسیقی مدعی شده است که شورای عالی ارزشیابی هنرمندان کشور در حوزهٔ موسیقی که از زیرمجموعههای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جمهوری اسلامی ایران است، در زمستان ۱۳۹۴ خورشیدی به وی نشان درجه یک هنری اعطا کرده است اما پس از آگاهی از اینکه شغل وی مردهشوی بوده است، این موضوع طرح شد که نشان را پس بگیرند که درویشی به مخالفت برخاسته است. از دیگر آثار ماندگار او می توان به یک اذان که به سبک خاص خود خوانده است اشاره کرد
دوتاره ز(کربرکه) آمد برون دگر چونه و شیله از حد فزون
احمدقلی احمدی استاد بزرگ دوتار (۱۳۰۴–۱۳۸۵ خورشیدی) وی از ده سالگی آموزش دوتار را نزد دائی خویش خان محمد قیطاقی آموخت و ۶۰ سال تجربه و آموزش او را یکی از «بخشیگران» برجسته زمان خویش بار آورد. وی یکی از بزرگترین و اصیلترین بخشیها، از نسل تکرارناپذیر در موسیقی و فرهنگ شمال خراسان بود. استاد او مرحوم خان محمد قیطاقی سرسلسله و استاد اکثر بخشیان بنام معاصر منطقه قوچان (همچون مرحوم حاج حسین یگانه، حاج قربان سلیمانی، مرحوم اسماعیل ستارزاده، مرحوم رستم جعفرآبادی و حاج غلام حسین و...) بود.
اترآباد، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان قوچان در استان خراسان رضوی ایران. این روستا زادگاه عباسقلی رنجبر نوازنده سرشناس دوتار است.
آی محمد یوسفی (زاده ۱۳۱۰ درگز - درگذشته ۱۴ شهریور ۱۳۹۸) خواننده ترکمن و نوازندهٔ دوتار بود.
از دوتار زلف او ضحاک وقتم چون کنم گر شبی در گردن من حلقه شد ماری چه شد
کوکهای معمول دوتار نوازندگان و بخشیان شمال خراسان در حال حاضر محدود و متمرکز به دو کوک شدهاست که احمدی از این جرگه خارج و ضمن حفظ عین فواصل استادش همانند او از یکی از کوکهای مهجور و بسیار قدیمی استفاده میکرد.
چون زری شبدیز راندی زی خراسان ای ملک گشت ز آهنگت دوتاری دل هراسان ای ملک
بوآتشین یوز ایلن کیم دوتار سنین اتگین حلال ایلر قانینی تایتر کباب سنه
از عاج و آبنوس وزکافور و مشک ناب ترتیب داد قدرت او پودوتار چشم
اگرچه، به جمعآوری ثروت علاقه داشت اما در بخشش به سربازانش یا هزینههای مذهبی خساست به خرج نمیداد. لباس ساده میپوشید و خوراک ساده میخورد. علاقه نداشت که مردم در شهرها به استقبالش بیایند یا برایش فتحنامههای ستایشآمیز بنویسند. با مردم عادی و سربازان بسیار بهتر از بزرگان و برجستگان برخورد میکرد. مطابق گفته تاریخ عضدی «هر وقت حالت خوشی به او دست میداد و دماغی داشت، دوتار که زدن این ساز در میان تراکمه معمول است، میزد.»