اسواران. [ اَس ْ ] ( اِ ) ج ِ اسوار. سواران. || گروهی از فارسیان نژاده. ( التفهیم ). دهقانان و شهزادگان و مرزبانان. اساورة. رجوع به اخبارالطوال ص 302 و خاندان نوبختی ص 62 و 67 شود. || ( در اصطلاح نظام ) بواحد سواره نظام اطلاق شود. اسواران. [ ] ( اِ خ )موضعی در مغرب فولادنجه ( ساحل جنوب شرقی بحر خزر ).
معنی کلمه اسواران در فرهنگ معین
( اَ ) (اِ. ) ۱ - جِ اسوار، برندگان اسب ، فارسان . مق پیادگان . ۲ - سپاهیان سواره (در زمان ساسانیان ).
معنی کلمه اسواران در فرهنگ عمید
واحدی از سواره نظام.
معنی کلمه اسواران در فرهنگ فارسی
۱ - جمع اسوار برندگان اسب فارسان مقابل پیادگان . ۲ - در روزگار ساسانیان سپاهیان سواره . ۳ - واحدی از سواره نظام . موضعی در مغرب فولاد نجه
معنی کلمه اسواران در دانشنامه عمومی
اسواران (سواره نظام). اسواران ( مفرد: اسوار ) نام یک نیروی اشرافی سوارکار است که ستون فقرات ارتش شاهنشاهی ساسانی را تشکیل می داد. در فارسی امروز ( شهسوار ) را معادل شوالیه های اروپایی می دانند. به لحاظ تاریخی نیز کاربرد واژه ای نو صحیح تر است. فرمانده اسواران، اسواران سردار نام داشت و در زمان پادشاهی یزدگرد سوم سیاه اسواری نجیب زاده بلوچ به نام سیاهسوار فرماندهی اسواران را بر عهده داشت . آنها جوشن می پوشیدند و از کماندار تا سوار زره پوش محدودهٔ این نیرو بود. تصور می شود که آنها از نظر شجاعت، تاکتیک و روحیه از برترین هایی بوده اند که ساسانیان می توانستند ارائه دهند. در جنگ استاد مرد و مرد ( شیوهٔ مردانهٔ مبارزه ایرانی ) و سواری بر اسب یا فیل شهرت داشتند. لقب های مثل هزار مرد ( قدرت هزار مرد ) ، زیه اسوار ( سوار برتر ) ، پهلوان می گرفتند. آنها توانستند با قلمی از جنس پیکان سرنوشت ساسانی ها را به فالی نیک تبدیل کنند. آنها طوری حرفه ای کمانگیر بودند که می شد گفت خود مخترع این حرفه هستند. آنها برتر و بی نظیر بودند و این اعتراف دشمنانشان است اسواران اغلب به عنوان مثالی برای وجود نظام ارباب رعیتی در ایران معرفی می شوند که بعدها تبدیل به شوالیه های اروپایی شدند. به گفته مورخان مانند کریستنسن و ویدنگرن این اسوار همان شوالیه اروپایی است. هرچند که الگویی برای شوالیه های اروپایی بودند و شباهت زیادی با آنها دارند اما با دیدگاه تاریخی این فرض غلط است. بعد از فتح مسلمانان این نیرو منحل شد اما چند جناح آنها به علت حفظ ثروت تحت سلطهٔ اعراب درآمده و توسط آنان اداره شدند. از آنان می توان به اساوره ها ( عربی شده اسواران ) تحت رهبری نجیب زادهٔ ایرانی بلوچ به اسم سیاه اسواری که به بصره فرستاده شدند اشاره کرد.
معنی کلمه اسواران در دانشنامه آزاد فارسی
اَسْواران (به معنی سواره نظام؛ به عربی: اَساوِره) گروهی ممتاز از ایرانیان عراق عرب در عهد خلفای راشدین و امویان. این مردم، دراصل، گروهی از سواره نظام دولت ساسانی بودند که پس از پیروزی های اعراب مسلمان بر ساسانیان، به اعراب پیوستند و مسلمان شدند و در جنگ های مداین و جلولا شرکت کردند. اسواران، پس از استقرار در کوفه و بصره، با ابوموسی اشعری پیمان بستند که در هیچ یک از جنگ های اعراب برضد یکدیگر شرکت نکنند، اما، به خلاف، در شورش چندسالۀ عبدالله بن زبیر بر ضد امویان، حضور مؤثر و چشمگیر داشتند. اینان از نیروهای فعال شورش عبدالرحمن بن محمد بن اشعث بودند. حجاج بن یوسف پس از پیروزی بر ابن اشعث، عطایا و مقرری های اسواران را برید و خانه هایشان را خراب کرد و بسیاری را به نواحی دیگر فرستاد. ابویونس اسواری از بانیان فرقۀ معتزله و ابوعلی عمرو بن قائد اسواری، متکلم بزرگ معتزله، از این مردم بودند.
معنی کلمه اسواران در ویکی واژه
جِ اسوار؛ برندگان اسب، فارسان. مق پیادگان. سپاهیان سواره (در زمان ساسانیان)
جملاتی از کاربرد کلمه اسواران
چنین گفت پس باسواران خویش جهاندیده و غمگساران خویش
پیادهنظام سنگین اسلحهٔ روم را لژیون مینامیدند. اسلحهٔ لژیونها سنگینترین اسلحهٔ زمان خود بود و چون بنابر مقتضیات جنگ اسلحهٔ سنگین بهتنهایی نمیتواند وظایف خود را انجام دهد، یکدسته از سربازان را با اسلحههای سبک در داخل لژیونها جایمیدادند که بهسرعت بتوانند از لژیونها جداشده و بهسرعت برگردند و به لژیون بپیوندند؛ اینان وظیفهٔ پیشقراول و مخبر را داشتند. بهعلاوه، در معیت لژیون، یک گروهان سرباز فلاخنانداز و یک اسواران متصدی حملونقل در حرکت بودند که در مواقع عقبنشینی دشمن را تعقیب میکردند و بدینوسیله غلبه را تکمیل میکردند.
بدینسان تحفهیی از گنج گوهر روان کن باسواران سوی قیصر
آرتاباز یک ایرانی ساکن در استان ارمنستان ساسانی بود. او در ابتدا به عنوان سواره نظام اسواران در پادگان سیسائورانون (منطقه ای بین ترکیه و سوریه امروزی)، دژ مرزی امپراتوری ساسانی که توسط بلیساریوس تصرف شد، خدمت میکرد.
دوران اژدهاسواران به سرآمده است و جهان به دست پادشاهی شیطان صفت، در حال نابودی است. تا اینکه روزی یک جوان روستایی به نام اراگون، در جنگل چیزی را مییابد. آن چیز (که از نظر اراگون باید یک سنگ گرانقیمت باشد) یک سنگ نیست. تخم است. تخم اژدها... این فیلم نامزد ۳ جایزهٔ بینالمللی شده.
چو من باسواران بیایم به جنگ پشیمانی آید ترا زین درنگ