آب قند

معنی کلمه آب قند در لغت نامه دهخدا

( آب قند ) آب قند. [ ب ِ ق َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) شربت قند. || قسمی خربزه بکاشان بسیار شیرین و نازک.

معنی کلمه آب قند در فرهنگ معین

( آب قند ) (بِ قَ ) [ فا - ع . ] (اِمر. ) ۱ - شربت قند. ۲ - قسمی خربزه کاشان که بسیار شیرین و لطیف است .

معنی کلمه آب قند در فرهنگ فارسی

( آب قند ) ( اسم ) ۱ - شربت قند . ۲ - قسمی خربزه بکاشان که بسیار شیرین و لطیف است .
شربت قند

معنی کلمه آب قند در ویکی واژه

آب‌قند
شربت قند. آبی که قند در آن حل می‌کنند و می‌نوشند.
قسمی خربزه کاشان که بسیار شیرین و لطیف است.

جملاتی از کاربرد کلمه آب قند

ای خط سبز تو همچون برگ نیلوفر در آب قند مصر از شور یاقوت تو چون شکر در آب
شراب ای گل رعنا نهفته چند کشی پیاله نوشی و لب را به آب قند کشی
زهی آب قندیل طبع لطیفم ز جان روغن مدحت آورده برسر
لعل تو شکّریست ازو رفته آب قند خط تو طوطیئیست پرافکنده بر شکر
ساحتت آب قندهار ببرد صنعتت بیخ نوبهار بکند
سگ آبی کدام خاک بود که برد آب قندز بلغار
شعر شورانگیز خواجو را که بر دست آب قند از شکر ریزان پر شور سخن شیرین بپرس