بخشودگی

معنی کلمه بخشودگی در لغت نامه دهخدا

بخشودگی. [ ب َ دَ / دِ ] ( حامص ) عفو. ( یادداشت مؤلف ). این واژه در مقابل کلمه معافیت برگزیده شده و در همه موارد بجای صرف نظر کردن بکار میرود خواه تقصیر و گناه باشد و خواه جریمه نقدی یا پرداخت حق و عوارض. ( از واژه های فرهنگستان ).

معنی کلمه بخشودگی در فرهنگ فارسی

عفو این واژه در مقابل کلمه معافیت بر گزیده شده و در همه موارد بجای صرف نظر کردن بکار میرود خواه تقصیر و گناه باشد و خواه جریمه نقدی یا پرداخت حق و عوارض .

معنی کلمه بخشودگی در دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:عفو

جملاتی از کاربرد کلمه بخشودگی

بخشودگی همه جرایم دیرکرد و بخش‌هایی از بهره بانک‌ها که به‌سرعت اعمال شد که بعدها نیز یکی از دلایل ناترازی بیلان بانک‌ها شناخته شد. این امر ناشی از اعتقاد بنی‌صدر در زمینه مضر بودن نرخ بهره بود. او از ابتدا اعلام کرده بود که با نرخ بهره مخالف است و تمام تلاش خود را در راستای بی‌اثر کردن نرخ بهره در اقتصاد کشور انجام داد.
در سال ۱۹۵۳ که رساله قدیانی ستیز او منجر به بروز اعمالی غیرقانونی در سراسر پاکستان شده بود دستگیر شد. دادگاه حکومت نظامی، حکم اعدام او را صادر کرد. در زندان بارها از او خواسته شد تا درخواست بخشودگی کند و خواستار تخفیف مجازات اعدامش شود اما مودودی از این کار سر باز زد. با همین اقدام بود که جایگاه او به عنوان یک چهره اسلامی در سده بیستم تثبیت شد. با این وجود مجازات او بعدتر تخفیف یافت و از زندان آزاد شد.
فیلدورف توسط دادستان هلنا وولینسکا-بروس متهم شد که «جنایتکار فاشیست هیتلری» است و دستور اعدام پارتیزان‌های شوروی را صادر کرده‌است. پس از محاکمه در یک دادگاه پوشالی، قاضی ماریا گوروفسکا او را در ۱۶ آوریل ۱۹۵۲ به اعدام محکوم کرد. درخواست تجدیدنظر در دادگاه عالی مورد قبول واقع نشد و درخواست خانواده برای عفو توسط رهبر کمونیست بولسواف بیروت رد شد که از دادن فرمان دستور «بخشودگی» سر باز زد. این حکم در ۲۴ فوریه ۱۹۵۳ در ساعت ۱۵:۰۰ در زندان موکوتوف در ورشو اجرا و فیلدورف به دار آویخته شد.