معنی کلمات "فرهنگ فارسی" - صفحه 271
- صعبی
- سبتا
- ترشی انداختن
- دستک زنان
- بنه حاج سیدغریب
- یل اوبار
- بنه حاجات
- بنه حمید
- بنه درویشان
- بنه عظیم
- بنه علی دوست
- زه مکان
- بنه علی یاری
- بنه قربان
- بنه ملااحمد
- حاکم کردن
- بنه ملاعلی
- شاهیده
- ام موسی
- سال طبیعی
- تلف شدن
- راتلین
- راتنوو
- راتیسبون
- چرب زبانی کردن
- توابع کجور
- توات
- توار
- تواریخ ایام
- تواضع کردن
- پیروزه ایوان
- پیروزه تاج
- پیروزه طشت
- پیروزه قبا
- پیروزه پنگان
- پیروزه چرخ
- پیروزه چشم
- پیروزه گرد
- پر جوانی
- جریری
- تجاوز کاری
- عشوه دان
- عشوه زنی
- عشوه ساختن
- عصاره کشیدن
- خردلی
- اصلی کش
- اصنام چین
- اصول دار
- الفت دادن
- صوفیان
- بیش دانی
- کوثر گوار
- عابر سبیل
- غوکان
- خوگری
- سیر اهنگ
- بعل
- فارسیجان
- پیراسته شدن
- فارط
- پل سروش
- اراستنی
- پل سلطان
- پل شوشتر
- سبک خوار
- پل عطا
- پل فردوس
- پل فلاورجان
- سرپاسبان
- پل فیروزی
- پل لاغور
- پل لوه
- عمل داری
- حلبس
- عمل سنج
- عمل فرما
- عمل نامه
- عملاق
- خسران زده
- سم شناس
- سمائی
- سماح
- سماطین
- سماع کردن
- سماعت
- اصحاب نظام
- شدیده
- شذر
- شذرات
- شر کسی
- سنگ ازمون
- سنگ ازما
- سنگ استان
- سنگ اسیا
- سنگ باران کردن
- درائی و دوزائی
- کردی خوردی
- سنگ بر سبو زدن
- غنچه زار
- غنچه غنچه شدن
- توانگر همت
- غنی اباد
- غنیمت داشتن
- غنیمت یافتن
- علی منصوری
- علی مهدی
- علی میرزا
- علی نجار
- علی نسابه
- علی پاشا
- علی پیام
- علی چشمی
- نا کندن
- نا کوبیده
- نا گذشتنی
- نا گرفتنی
- نا گریخته
- نا گریانی
- نا گریستن
- نا گریسته
- ته کردن
- ته گرفتن
- تهاتری
- تهانه
- تهانو
- تهتان
- تهدم
- علی دقیقی
- حرکات نفسانی
- در شکستگی
- در صورتی
- در طلبی
- در فتادن
- در فراز
- در قدر
- در قهستان
- نوازش نامه
- نوازشگری
- نوازن
- تیمار سوز
- تیمار کشیدن
- تیمور بالا
- سهل الهضم
- سهوه
- سهی سرو
- سهی قامت
- منجمین
- منجنیقی
- بس انبار
- بس راور
- سالار السلطنه
- سالار حج
- بس شدن
- بس شمرده
- سالخ
- سالفا
- فوز کردن
- سالم کشمیری
- فوطه کردن
- فولاد ستون
- تک لپه
- تک مضراب
- تک و تا
- تک و تنها
- تکاندن
- تکبیر گفتن
- تعلیم گر
- تکتاز
- افتاب زرد
- تلخ کام
- ابوبکر شیرازی
- افتاب طلعت
- ابوبکر عروضی
- افتاب لقا
- افتاب نزده
- افتاب پهن
- افتاب چشمه
- افتاب گرفتگی
- بارت و بورت
- پرورده شدن
- پرورش اموختگان
- شیشه بر سنگ
- شیشه بری
- شیشه گیر
- شیطان خیال
- شیطان صفت
- شیطانه
- صنادیق
- صنج زن
- صندلی چرمی
- صیاغت
- صیب
- صیدله
- طاوس لو
- طاوس وار رفتن
- طایب شه
- قلندر بخش
- قله کش
- قلهک پایین