غنیمت داشتن. [ غ َ م َ ت َ ] ( مص مرکب ) غنیمت دانستن. غنیمت شمردن. رجوع به غنیمت شود: و غنیمت دارد [ پسر کاکو ] که ما از اینجا بازگردیم و هر حکم که کنیم بخدمت مال ضمانی اجابت کند و هیچ کژی ننماید. ( تاریخ بیهقی چ فیاض ص 14 ). - به غنیمت داشتن ؛ غنیمت شمردن. غنیمت دانستن. غنیمت داشتن : بزرگان به غنیمت داشته اند عفو، چون توانستند که به انتقام مشغول شوند. ( تاریخ بیهقی ). بندگان دیگر باشندبشنودن و کار بستن نیک به غنیمت دارند. ( منتخب قابوسنامه ص 2 ).
معنی کلمه غنیمت داشتن در فرهنگ فارسی
( مصدر ) غنیمت دانستن غنیمت شمردن .
جملاتی از کاربرد کلمه غنیمت داشتن
کسی گفتش: چه نشینی که فلان در این شهر طبعی کریم دارد و کَرَمی عَمیم، میان به خدمتِ آزادگان بسته و بر دَرِ دلها نشسته. اگر بر صورتِ حالِ تو چنان که هست وقوف یابد پاسِ خاطرِ عزیزان داشتن منّت دارد و غنیمت شمارد.
ناصرالدینشاه که در ۱۲۶۶ هجری قمری نخستین ولیعهد خود سلطان محمود میرزا را از دست داده بود، دو هفته پس از سوءقصد سلطان معینالدین میرزا را به ولیعهدی برگزید؛ ولی همچنان به دلیل سن کم معینالدین میرزا، او نتوانست شاه شود. اگر ناصرالدینشاه درمیگذشت، نایبالسلطنهای نیاز بود تا امور سلطنت را از طرف شاه صغیر در دست بگیرد. سفرای روسیه و بریتانیا در این مورد عباس میرزا ملکآرا، برادر ناتنی شاه را شایستهٔ این مقام میدانستند. در این زمان شاه و مهدعلیا فرصت را برای از میان برداشتن عباس میرزا غنیمت شمردند و مدتی پس از سوءقصد، عباس میرزا را به دست داشتن در ماجرا متهم کردند. به منظور تنبیه عباس میرزا، شاه نخست تصمیم گرفت او را نابینا کند، ولی با هشدار سفیران روسیه و انگلستان به زندانی کردن او رضایت داد. اما در نهایت وی را به عراق عرب تبعید کرد.
در این زمان، خبر به سعادت خان رسید که نیروهای عقب ستون او مورد حمله قرار گرفته و 500 شتر از کاروان بارها توسط ایرانیان به غنیمت گرفته شده است. اگرچه سعادت خان در اواخر شب قبل توانسته بود خود را به اردوگاه برساند، اما بخش بزرگی از نیروهای او، حدود بیست یا سی هزار نفر، در زمان ورود او هنوز در راه بودند. سعادت خان بدون مشورت با محمدشاه یا سایر فرماندهان، سریعاً بر فیل جنگی خود نشست و به سمت مکان اعلام شده درگیری حرکت کرد. او را ۲،۰۰۰ سواره نظام و به همین تعداد پیاده نظام همراهی می کردند، و سپس 4000 نیروی دیگر نیز به وی پیوستند. تمامی توپ های سپاه به دلیل غیر قابل حمل بودن در آنجا باقی ماندند. سعادت خان با واحدهای متفرقی از سواره نظام ایرانی که در حوالی ناحیه مستقر شده بودند، درگیر شد که با عملیاتی ایذایی با تظاهر به درگیری به سمت شرق حرکت کردند. سعادت خان به تصور داشتن دست بالا در نبرد پیامی فوری به اردوگاه فرستاد و برای تکمیل پیروزی در خواست کمک کرد.