سمائی

معنی کلمه سمائی در لغت نامه دهخدا

سمائی. [ س َ ] ( ص نسبی ) منسوب به سماء. آسمانی :
آنچه با من میکند اندر زمان
آفت دور سمائی میکند.سعدی. || خدایی. آسمانی :
این مملکت خسرو تأیید سمائی است
باطل نشود هرگز تأیید سمائی.منوچهری.
سمائی. [ س َ ] ( اِخ ) محمودبن علی سمایی مروزی [ از ملازمان دربار سلطان سنجر] که سمای فضل در جبین او مبین بود و سخن او عظیم محکم و متین. آسمان نژه را نثار نشر او میکرد و سلک منظوم ثریا را از رشک نظم او از هم میگشاد و غزلهای آبدار او تاب در دل عشاق می آورد و نظم آبدار آتش در دل ارباب صنعت میزد و شعر او چون زمرد اصفر و یاقوت احمر عزیز و کم یاب است. این غزل از نتایج طبع اوست :
دل از کار خود آنگه برگرفتم
که با تو عشق بازی درگرفتم
ز جان خویش دست آنگاه شستم
که مهرت را چو جان در بر گرفتم
بسا شب کز تو گفتم رو بتابم
چو روز آمد غمت از سر گرفتم
چو دانستم که با تو درنگیرد
حدیثم زود از ره درگرفتم
بباغ عشق شاخ وصل گشتم
ولیکن هجر از او از برگرفتم
مرا گفتی دل از ما برگرفتی
گزافست یعلم اﷲ گر گرفتم.
( ازلباب الالباب چ سعید نفیسی صص 345 - ص 348 ).

معنی کلمه سمائی در فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به سمائ آسمانی سماوی : تقدیر سمائی .
محمود بن علی سمایی مروزی که سمای فضل در جبین او مبین بود و سخن او عظیم محکم و متین .

جملاتی از کاربرد کلمه سمائی

آب طمع ببرده‌است از خلق شرم یارب ما را توی نگهبان زین آفت سمائی
زرع ما را که برگ بی برگی است آفت ارضی و سمائی نیست
امام زمان مقتدای خلایق حفیظ زمین بحر علم سمائی‏
تن زمینی است میارایش و بفگن به زمینش جان سمائی است بیاموزش و بر بر به سماش
مهدی اسحاقی و محمدرحیم سمائی، دو چریکی بودند که در اول اسفند در درگیری کشته شدند. علی‌اکبر صفایی فراهانی، احمد فرهودی، محمدعلی محدث قندچی، ناصر سیف دلیل صفایی، هادی بنده‌خدا لنگرودی، شعاع‌الدین مشیدی، اسکندر رحیمی، غفور حسن‌پور اصیل، محمدهادی فاضلی، عباس دانش بهزادی، هوشنگ نیری، جلیل انفرادی و اسماعیل معینی عراقی در ۲۷ اسفند تیرباران شدند.
این مملکت خسرو تایید سمائیست باطل نشود هرگز تایید سمائی
مادر تو خاک و آسمان پدر توست در تن خاکی نهفته جان سمائی
سپهر بلائی چو اندر سمائی سحاب سخائی چو اندر حصاری
پگه خیز است خورشید سمائی که دارد عالمی زو روشنائی
بنهند آن طرف که جایی نیست در چنان ارض کش سمائی نیست
خیمه‌ها بین زده به صحرا بر جون سمائی به روی دریا بر
ماهوتیان، شهرزاد (۱۳۸۲) دستور زبان فارسی از دیدگاه رده‌شناسی، ترجمه مهدی سمائی، تهران: نشر مرکز