عمل سنج

معنی کلمه عمل سنج در لغت نامه دهخدا

عمل سنج. [ ع َم َ س َ ] ( نف مرکب ) که کار را بسنجد. آنکه عمل را مقایسه کند و نیک و بد را از هم بازشناسد :
تا چو عمل سنج سلامت شوی
چوب ترازوی قیامت شوی.نظامی.

معنی کلمه عمل سنج در فرهنگ فارسی

که کار را بسنجد آنکه عمل را مقایسه کند و نیک و بد را از هم باز شناسد

جملاتی از کاربرد کلمه عمل سنج

اين آيه اشاره دارد به اينكه اعمال - هم مانند هر چيزى براى خود - وزن و ارزشى دارد،و اينكه بعضى اعمال در ترازوى عمل سنج سنگين است ، و آن عملى است كه نزد خداىتعالى قدر و منزلتى داشته باشد، مانند ايمان به خدا و انواع اطاعتها، و بعضى ديگراينطور نيستند، مانند كفر و انواع نافرمانيها و گناهان ، كه البته اثر هر يك از اين دونوع مختلف است ، يكى سعادت را دنبال دارد، و آن اعمالى است كه در ترازو سنگين باشد،و ديگرى شقاوت را، و ما در تفسير سوره هاى قبلى در معناى ميزان سخن گفتيم و بحثكرديم .