پل سروش

معنی کلمه پل سروش در لغت نامه دهخدا

پل سروش. [ پ ُ ل ِ س ُ ] ( اِخ ) نام محلی کنار راه زاهدان به خواش میان سیاه جنگل و سنگان در 129000گزی زاهدان.

معنی کلمه پل سروش در فرهنگ فارسی

نام محلی کنار راه زاهدان به خواش

جملاتی از کاربرد کلمه پل سروش

تف آه از دلم سرشته به خون سبحه سوز سروش می بشود
روز سروش است که گوید سروش باده خور و نغمه مطرب نیوش
رسانه طرفداری به نقل از یکی از نزدیکان باشگاه پرسپولیس این خبر را تکذیب کرد، اما علی کریمی و کریم باقری در شبکه‌های اجتماعی خود این خبر را تأیید و از سروش رفیعی حمایت کردند.
از نظر عبدالکریم سروش، فیلسوف ایرانی موضع‌گیری عمومِ گروه‌ها و طبقات جامعه دربارهٔ علی شریعتی، چه در دوران حیات و مبارزهٔ او و چه پس از وفات وی دستخوش تغییر شده‌است الا موضع‌گیری روحانیون دربارهٔ وی که همواره نگاهی ثابت در خصوصِ وی داشتند و آن موضع این بود که او مطرود و غیرمقبول است و سخنانش سخنان ضدِ دین است و خدمتِ او نه خدمت بلکه خیانت است.
«وقتی از سفرهای خود می‌گوید آن‌جا که شروع به تصویر فضای زندگی بافنده‌های محروم می‌رسد بی اختیار بغض می‌کند و بی‌ریا می‌گرد. بی‌اغراق من کمتر انسان با صلابت و در عین حال نازک‌دلی همچون صباحی دیده‌ام. او همواره در تلاش است که بیاموزد آنچه را آموخته و برای یادگیری باید طالب و عاشق باشی او سخت می‌گیرد و کناره می جوید از کسانی که به فرش و رنگ و نقش سرسری و کاسبکارانه می‌نگرد و دلیل این رفتارش هم کاملا مشخص است، گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش.»
سروش عشق تو یک نکته گفت در گوشم که بار هر دو جهان را فکند از دوشم
علاوه بر مسابقات آزاد قهرمانی شطرنج کشور، مسابقات قهرمانی شطرنج مختص بانوان نیز از سال ۱۳۵۳ در ایران برگزار شده‌است که در اولین دوره شکوه سروش آذر به مقام قهرمانی رسید.
از سر کویت سوی خلد برین نگذرم ور بطلب آیدم از بر رضوان سروش
سُروش یَشت هادُخت یشت یازدهم کتاب بخش یشت‌ها از کتاب اوستا می‌باشد که در ستایش سروش است. این یشت دارای پنج کَرده (فصل) و بیست‌ و سه بند است. سروش که در متون اوستایی سْرَوشَ خوانده‌ می‌شود از ایزدان زرتشتی است که مظهر اطاعت الهی و فرمان‌برداری از خداست.
شبی بود چون شمع در اشک و آه که آمد به خوابش سروش اِلٰه
ز بانگ قهقهه مینا توان یافت که میخانه پر از بانگ سروش است
سوران (سریال ایرانی) در ژانر درامِ سیاسی- تاریخی به کارگردانی سروش محمدزاده، تهیه‌کنندگی مجتبی فرآورده و نویسندگی عباس ریاحی است که در تهران، یاسوج و کردستان تصویربرداری شده است. سوران از ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ تا ۱۹ مرداد چهارشنبه و پنجشنبه ها از شبکه یک پخش شد. این سریال در مرکز سریال سوره حوزه هنری انقلاب اسلامی تولید شده‌است.
این عجب نبود، که نبود سایه سرو قامتش را زانکه خورشید و مه اندر سایه ی سروش مکین شد
در ۱۵ مرداد ۱۳۷۰ (برابر با ۶ اوت ۱۹۹۱) شاپور بختیار و منشی وی، سروش کتیبه در خانهٔ مسکونی بختیار در اطراف پاریس به صورت وحشتناکی به قتل رسیدند. ترور توسط گروهی ۳ نفره، فریدون بویراحمدی، محمد آزادی و علی وکیلی‌راد[یادداشت ۱۶] که در قالب حامیان و دوستداران بختیار توانسته بودند به اقامتگاه وی نفوذ کنند صورت گرفت. فریدون بویراحمدی عضو شورای نهضت مقاومت ملی ایران بود و از سال‌ها پیش به منزل بختیار رفت‌وآمد داشت. با وجود محافظت شبانه‌روزی از خانهٔ بختیار و با وجود ۱۳ محافظ مسلح، قاتلان از خانهٔ وی خارج شده و متواری شدند. جسد شاپور بختیار و سروش کتیبه در حدود ساعت ۱۱:۵۰ صبح روز ۱۷ مرداد ۱۳۷۰ در حالی که ۴۸ ساعت از مرگ آن‌ها[یادداشت ۱۷] گذشته بود، پیدا شد. بعد از چند روز علی وکیلی‌راد در لوزان، سوئیس دستگیر شد و به فرانسه تحویل داده شد. او در جریان محاکمه‌اش در ۱۳۷۲ بیان کرد که «این ترور با دستور مسئولان وقت جمهوری اسلامی ایران انجام شده است.»
سازم ز سروش غیب ساقی دریوزه کنم شراب باقی
تدارک دیو سیاه پسر اهریمن سپهسالار کشور دیوان در حمله به کشور کیومرث، توسط سروش‌ها یک بیک به سمع سیامک رسید و سیامک از اقدام اهریمن و پسرش به خشم آمد و با سپاه اندکی که داشت بر دیوان تاخت. کیومرث از وقایع آگاه نشد حتّی خبر نداشت که فرزندش به جدال دیوان رفته‌است. در چنین اوضاع مشوّشی بود که بار دوّم سروشی خجسته بسان پریان خبر آورد که دیو ستمگر سیامک را هلاک نموده‌است. شاهزاده سیامک هنگام عزیمت به جنگ، چرمینهٔ پلنگی به تن کرد و با سپاهی اندک رهسپار نبرد شد. شاهنامه یادآور می‌شود که در زمان مزبور هنوز جوشن و لباس رزم وجود نداشت یا ایرانیان هنوز موفق به تهیه آن و سایر آلات حرب نشده بودند، حتی آیین جنگ و خون‌ریزی برای ایرانیان مفهومی نداشت.
تا نگردی آشنا زین پرده رازی نشنوی گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
برِ فهمش ستاره کرده خروش پیش سهمش سریش کرده سروش
شرکت دولتی انتشارات سروش در آبان ماه ۱۳۷۴ به ثبت رسید.
سروش نوجوان عنوان مجله‌ای است که از فروردین ۱۳۶۷ تا اسفند ۱۳۸۵ منتشر می‌شد. تعداد ۲۲۸ نسخه از این ماهنامه در ۱۹ سال منتشر گردیده است.