بس انبار

معنی کلمه بس انبار در لغت نامه دهخدا

بس انبار. [ ب َ اَ ]( اِخ ) دهی به چهارده فرسنگ و نیمی شمال احمد حسین. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به احمدحسین و لیراوی ، شود.

معنی کلمه بس انبار در فرهنگ فارسی

دهی به چهارده فرسنگ و نیمی شمال احمد حسین .

جملاتی از کاربرد کلمه بس انبار

این آب انبار در دوره قاجاریه ساخته شده و هم‌اکنون در فهرست آثار ملی ایران با شماره ۱۷۸۸۴ به ثبت رسیده است.
پُر کتان و قصب شد انبار‌ش زر به صندوق و خز به خروار‌ش
انبار کرد دیدهٔ من صد هزار در تا آن نگار سی و سه دُر در دهان نهاد
رونان گریشمن این سیستم را با سیستم اسکندر (۲۳–۳۵۶ ق. م) مقایسه می‌کند. کسی که به جای انبار کردن شمشهایی که از هخامنشیان جمع‌آوری کرده بود آن‌ها را در بین سردارانش تقسیم کرد.
بجز اینم سرا و انبار‌ست زر به خرمن گهر به خروار‌ست
شاه چون دید قدر دانه بلند درِ انبار برگشاد ز بند
جنازهٔ وی در گورستان قدیمی شهر کرمانشاه دفن شد. اکنون این گورستان خراب گشته، ولی قبر سردار یارمحمدخان کرمانشاهی در مکانی مشخص در انبار ادارهٔ نقلیهٔ بهداری در خیابان نقلیه شهر کرمانشاه نگهداری میشود.
دون که بود باد سری درسرش بر سر او خاک به انبار به
جوع البقرگرفته خران را به عهد تو یک برگ کاه نیست در انبار روزگار
تو فارغ، همچو حیوانی که انبار کنی در ذات خود از خویش مردار
بلكه داستان اينان همانند انبار فاضل آب و مزبله اى است كه ظاهر و رويه آن با (سنگ و)گچ ، سفيدكارى و آراسته شده است ؛ ولى درون و ژرفاى آن سخت متعفن و آلوده است .
وقتى خبر تهاجم دشمن به ناحيه انبار به حضرت رسيد فرمود: بخدا سوگند دوست دارمخداوند مرا از ميان شما به رضوان خودش ببرد، و همانا مرگ در كمين من است ، چه مانعاست بدبخت ترين اين امت را كه رنگين كند اين را - و دست خود را بر سر و محاسن خودگذارد - سپس ‍ فرمود: قرارى است كه پيامبر امى صلى الله عليه و آله وسلم با من نمودهاست ، هر كه افترا بندد زيان كرد و هر كه تقوا پيشه نمود و به نيكى ايمان آورد نجاتيافت .(454)
بزر و سیم جهان فخر میاور که بسی مار را گنج بود مورچگانرا انبار
هنگامی که افغان‌ها به ایران حمله کردند و با تصرف اصفهان سلسلهٔ صفویه را برانداختند، قم دچار خسارات سنگینی شد، زیرا قم خط مقدم دفاع از اصفهان بود. این امر موجب آن شد که همواره تعداد زیادی سرباز افغان در قم مستقر بمانند و به آزار و اذیت مردم بپردازند. افغان‌ها مدارس علمی قم را به انبار کاه و یونجه برای اسب‌های سواره‌نظام‌های خود درآورده بودند و به شکل پیاپی منشأ مزاحمت و آزار برای قمی‌ها محسوب می‌شدند. حتی از نظر اقتصادی نیز مردم را تحت فشار قرار می‌دادند.
ریش انباری ز رأی مردم است رأی مردم اندر آن انباری است
با این حال مسئلهٔ صدام همچنان وجود داشت. نیروهای ائتلاف بعد از سخنرانی بوش شاهد افزایش تدریجی حملات ناگهانی به نیروهای خود در مناطق گوناگون به‌ویژه در «مثلث سنی» شدند. ارتش عراق و گارد ویژهٔ ریاست جمهوری این کشور پیش از حملهٔ آمریکا صدها انبار مهمات ایجاد کرده بود. نخستین شورشی‌های عراق از همین انبارها تغذیه می‌شدند.
یکی از معدود حملات کارساز عراقی‌ها در طول جنگ ایران و عراق در روز۲۲ سپتامبر (۳۱ شهریور، روز آغاز جنگ) رخ داد. به این ترتیب که یک فروند توپولف-۲۲ب از اسکادران هفتم به انبار سوخت روزمینی بخش نظامی فرودگاه مهرآباد-پایگاه یکم شکاری- حمله برد. هر ۶ بمب این هواپیما به هدف برخورد کرد و خسارت بسیاری به آن وارد نمود و فقط مخزن سوخت اضطراری زیرزمینی در این حمله آسیب ندید که می‌توانست سوخت مورد نیاز جنگنده‌ها، تانکرها و هواپیماهای ترابری آن پایگاه را فقط برای ۶ یا ۷ روز تأمین کند
منطقه فشند محل دفن سه تن از امامزادگان نیز می‌باشد که بر اساس اطلاعات محلی غیر موثق، از نوادگان امام هفتم (موسی کاظم) هستند. نام‌های این سه امامزاده عبارت‌اند از: مطهر، مظفر و طاهر. لازم است ذکر شود که بر اساس تحقیقات صورت گرفته از اهالی قدیم محل و استعلام از نهاد عتبات عالیات شهرستان ساوجبلاغ، امامزادگان فوق فاقد شجره نامه و اطلاعات موثق در خصوص اصل و نسب می‌باشند، از جمله اینکه در یک مورد، بنای امامزاده فاقد قبر می‌باشد و ظن این می‌رود که با توجه به ویژگی‌های محل در اصل مقبره نبوده و مکانی مذهبی بوده باشد. قدمت بنای یکی دیگر از امامزادگان با توجه به تاریخ کنده کاری شده روی یک قطعه چوب در موقعیت محل بنا که تنها مدرک موجود است، به سال ۱۱۶۵ ه‍.ق می‌رسد؛ و مورد سوم نیز بنایی نسبتاً قدیمی دارد که بر اساس موارد موجود ظاهراً آب انباری قدیمی بوده‌است و به مکانی مذهبی بدل گردیده.
متعاقب آن نیروی زیادی از مسلمانان میدان جنگ را رها کرده و به منظور حفظ غنایم به سوی انبار غنایم هجوم آوردند. دقایقی بعد موازنه جنگ کاملاً برهم خورد و جریان نبرد به نفع فرانسویان شد و سربازان مسلمان در هر نقطه از میدان جنگ قلیل و ناتوان شدند.
تا آنگهی که جمله در انبار تو نهند هر یک فراز خویش جو ثعبان موسوی