نا کندن

معنی کلمه نا کندن در لغت نامه دهخدا

ناکندن. [ ک َ دَ ] ( مص منفی ) نکندن. مقابل کندن. || نیاکندن. مقابل آکندن.

معنی کلمه نا کندن در فرهنگ فارسی

نکندن . مقابل کندن . یا نیاکندن . مقابل آکندن .

جملاتی از کاربرد کلمه نا کندن

کرده از هیبت نالیدن من، وهم هراس گشته از سختی جان کندن من، مرگ وهیم
بکاری دست زن کارزد به رنجی به گل کندن نه هر کس یافت گنجی
مطالعات باستان‌شناسی نشان می‌دهند که این ویژگی منحصر به فرد (استفاده و کنترل آتش) از طریق استفاده از سنگ چخماق که برای پوست کندن و برش گوشت مورد استفاده قرار می‌گرفت در انسان ظاهر شده‌است.
چه سان دل می‌توان کندن، ز چشم سرمه‌سای او؟ که قامت می‌کشد رو بر قفا برگشته مژگانش!
صحنه‌ی واپسین فیلم پس از تیتراژ پایانی فیلم، سر اتوی را خوابیده بر تن در حال جان کندن گرگ نشان می‌دهد.
اگر بسیاری از میوه‌ها با پوست خورده شوند، فواید بیشتری برای بدن دارند؛ چراکه بخش زیادی از ویتامین‌ها و مواد مغذی آن‌ها در پوستشان نهفته‌است و پوست کندن آن‌ها این مواد مغذی را هدر می‌دهد. موز، کیوی، پیاز، سیر و مرکبات از آن جمله‌اند. پوست بیرونی سیر و پیاز منبعی غنی از ویتامین‌های ئی، ث و آ و سرشار از آنتی‌اکسیدان‌ها است؛ پوست سیر همچنین منبع فلاونوئید مخصوصاً نوع کوئرستین است که آنتی‌اکسیدان و آنتی‌بیوتیکی قوی است.
آن یکی دیوانه را از اهل راز گشت وقت نزع جان کندن دراز
تیشه فرهاد بهر کوه کندن بس بود شعله کو آتش او در غم شیرین بجست
ازان ترسم که چون مرگ آیدت پیش نیاری کندن از عالم دل خویش
بعد از جدا کردن کاکل‌های آن‌ها را روی هم انباشته می‌کنند. علت نامگذاری این خوراکی همین نحوهٔ کندن و جدا کردن کاکل است. (خرط به معنی قرار دادن یک چیز مثل شاخهٔ درخت و با یک حرکت کندن برگ‌های آن است) کپهٔ قهوه‌ای رنگ و نرمی که ظاهرش مثل لیف خرما است چند ساعتی باید زیر تابش مستقیم آفتاب بماند.
در این حال معترضین با به آتش کشیدن سطل‌های زباله شهرداری و کندن نرده‌های کنار خیابان به سمت وزارت کشور پیش رفتند. دو اتوبوس شرکت واحد هم در راه به آتش کشیده شد. نیروهای پلیس برای متفرق کردن مردم از شلیک گلوله هوایی استفاده کردند.
در سال ۱۲۵۳ قمری، علی‌نقی میرزا، ظل‌السلطان و امام‌وردی میرزا با کندن تونلی در اتاقی که محبس امام‌وردی میرزا بود، موفق به فرار شدند. آن‌ها ابتدا به روسیه رفتند و پس از مدتی اقامت در استانبول، در نهایت در عتبات عالیات مستقر شدند. باقی‌مانده زندانیان در دوره ناصرالدین شاه مورد بخشش قرار گرفتند و آزاد شدند.
فرهاد و کوه کندن او را چه اعتبار عاشق منم که بار بلای تو می‌کشم
ابن ندیم و بیرونی و اکتاارکلای شرح اعدام مانی را می‌دهند. مرگ او را با کندن پوست یا بریدن سر وی ذکر می‌کنند. اطلاعات از دوران آخر زندگی او، فقط محدود به چند روز آخر است. مانی را بهرام اول در حدود ۲۷۳ میلادی دستگیر کرد. بهرام دستور می‌دهد مانی را بکشند و پوست او را به کاه انباشته کنند و بر یکی از دروازه‌های شهر گندی‌شاپور آویزان کنند و همچنین دستور می‌دهد پیروان او را از ایرانشهر برانند.
تیشهٔ مُشتی یا دو-رویه (biface) گونه‌ای ابزار سنگی دوران پیش از تاریخ بود که به‌صورت دورویه تراشیده شده‌است. از این نوع تیرهای سنگی برای کشتن حیوانات، قصابی، کندن چوب و زمین بهره می‌برده‌اند. دوران استفاده از تبردستی طولانی‌تر از هر ابزار دیگری در تاریخ بشر بوده‌است. برای تیشه مشتی در برخی متن‌های فارسی «تبر دستی» هم نوشته‌اند که نام دقیقی نیست و بیشتر به تبرهای دستی رایج امروزی اشاره دارد و می‌تواند با آن اشتباه شود.
بدان که اگر آدمی را هیچ چیزی فرا پیش نیست مگر سکرات مرگ و جان کندن و شدت آن. بایستی اگر عقل داشتی از بیم آن از دنیا هیچ لذت نیافتی که اگر ترسد که ترکی از در خانه درخواهد آمد که وی را یک دبوس بزند، از خوردن و خفتن لذت نیابد از بیم آن و باشد که خود نیاید.
تا ظن نبری کز آن جهان می ترسم وز مردن و از کندن جان می ترسم
به دشواری برآید گوهر از سنگ به جان کندن به دست آید زر از سنگ
گون‌های روستای خان‌کندی از نوع خاردار با خارهای بلند و پراکنده و گونه دیگر از نوع گَوَن سبز با خارهای کوتاه بهم فشرده‌است که اهالی این نوع گَوَن را اصطلاحاً کیرپی گَوَنی یا گَوَن جوجه تیغی می‌نامند و هرکدام در منطقه خاص خود می‌روید و دارای ریشه بلند و طویلی بوده که در دل خاک فرومی‌رود به‌طوری‌که کندن گَوَن کاری سخت و طاقت فرساست.
علم درختکاری چگونگی رشد گیاهان را مطالعه کرده و به شیوه‌های فرهنگی و محیط زیست آنها پاسخ می‌دهد. عمل درختکاری شامل تکنیکهای فرهنگی مثل انتخاب، کاشت، تربیت، کود دادن،کنترل آفات بیماری‌زا، هرس، شکل‌دادن و کندن است.