معنی کلمه شر کسی در لغت نامه دهخدا شرکسی. [ ش َ ک َ سی ی ] ( ص نسبی ) چرکسی. ( ناظم الاطباء ).منسوب به شرکس. صورتی از چرکس. رجوع به چرکس شود.