سهوه

معنی کلمه سهوه در لغت نامه دهخدا

( سهوة ) سهوة. [ س َ هَْ وَ ] ( ع ص ، اِ ) شتر ماده رام نرم رفتار. || کمان نرم. || سنگ بزرگ. || پیش دالان. || گنجینه. || خانه خرد میان خانه کلان ، یا طاق مانندی است که در آن چیزها گذارند یا سراچه ای است که بگنجینه کوچک ماند یا سه چهار چوب که بالای یکدیگر گستردند و در آن متاع خانه گذارند. || گنجینه مانندی که در دیوار کنند. || روزن و عمارتی مدور مانند گنبد یا مانند آن. || سراپرده فنای خانه. ج ، سهاء. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

معنی کلمه سهوه در فرهنگ فارسی

شتر ماده رام نرم رفتار کمان نرم

جملاتی از کاربرد کلمه سهوه

از شمال سهوه غربی، از جنوب کوه، از مغرب تنبو غربی، و از سمت مشرق به فوارس محدود می‌گردد.