نا گریخته

معنی کلمه نا گریخته در لغت نامه دهخدا

ناگریخته. [ گ ُ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ) نگریخته. مقابل گریخته. رجوع به گریخته شود.

معنی کلمه نا گریخته در فرهنگ فارسی

نگریخته . مقابل گریخته

جملاتی از کاربرد کلمه نا گریخته

دلم گریخته در تار تار زلف کسی ست که رشک نافه ی مشک غزال تاتارست
پس از اشغال ایالت به دست ارتش سرخ در سال ۱۹۴۵، بسیاری از شهروندان، گریخته یا کشته شدند. پس از جنگ، هنگامی که لهستانی‌ها شروع به بازگشت به شهر کردند، آلمانی‌تبارها به غرب فرستاده شدند. ایالت، بر اساس توافق پوتسدام جزئی از لهستان شد و آلمانی‌تبارها از شهر اخراج شدند.
کسی گفت: پسرش خمر خورده است و عربده کرده است و خون کسی ریخته و خود از میان گریخته، پدر را به علت او سلسله در نای است و بند گران بر پای.
به گزارش بی‌بی‌سی ۱۰۰٬۰۰۰ نفر از خانه‌های خود در شمال سوریه گریخته‌اند. هلال احمر روژاوا (هیوا سر) گفت که آنها تا به امروز کشته شدن ۱۱غیرنظامی را تأیید کرده‌اند. ارتش ترکیه کشته شدن یک سرباز خود را تأیید کرد و گفت که سه سرباز دیگر زخمی شده‌اند.
بنده هرگز گریخت ز آزادی از در او من آن گریخته‌ام
حال ولایتی به مثال بنات نعش از مردم گریخته بر کرد چون پرن
این انجمن در آغاز متشکل از ۳۰ نفر بود (ده نفر از تاجران و بیست نفر از اصناف) و هفته‌ای دو بار تشکیل جلسه می‌داد. به تدریج، گروهی از ایرانیان که بعد از به توپ بستن مجلس به تفلیس و باکو گریخته بودند و به دلیل سخت‌گیری حکومت روسیه تزاری قادر به فعالیت سیاسی نبودند، به استانبول رفتند و به این انجمن پیوستند.
او در سال ۱۶۰۵ در طول جنگ ایران و عثمانی ۱۶۰۳ تا ۱۶۱۸، به شاه عباس توصیه کرد که به عثمانی‌ها از سوی صوفیان حمله کند. این کار منجر به یکی از بزرگ‌ترین پیروزی‌های نظامی او شد. او گاهی نیز در «شورای روزمره دولت»، بالاترین نهاد مشورتی کشور، حضور داشت و در سال ۱۶۰۶، تنها زن حاضر در این شورا بود. به گفته دیپلمات پرتغالی آنتونیو دو گوا، «پیداست که او شایسته افتخار و احترام است.» او چندین سال بعد در حدود سال ۱۶۱۲–۱۶۱۱، به عنوان رئیس در میهمانی سلطنتی که به مناسبت ورود ولی محمدخان، حاکم ازبک گرگانج، برپا شده بود، ایستاد. ولی محمدخان به دنبال رخداد جنگ داخلی در خوارزم به قلمروی صفوی گریخته بود.
من که خاقانیم جفای وطن برده‌ام وز جفا گریخته‌ام
ای تو به فکرت ردی خون حبیب ریخته نیک نگر که او توی، ای تو ز خود گریخته
غلامرضا منصوری متهم ردیف نهم پرونده قضایی اکبر طبری که از کشور متواری شده بود، به دریافت رشوه بالغ بر ۵۰۰ هزار یورو متهم شد. او که هنگام برگزاری دادگاه حضور نداشت، مشخص شد که به آلمان گریخته است.
یک اشراف‌زاده خون‌آشام به نام: «دوک دکوتس» برای رسیدن به این خواسته آن گوهر ویژه را از روان پنج شاهزاده خون‌آشام به دست آورده‌است اما شاهزاده ششم به نام: «کازاف» به همراه دستیارش به نام: «پرادا» کتاب روز به جای شب را با خودش برداشته و از اروپا به هنگ کنگ گریخته‌است و در هنگ کنگ در کلیسائی که خریده‌است مانده‌است تا از دست دوک دکوتس در امان بماند، دوک دکوتس هم برای به دست آوردن آن کتاب مقدس و آن گوهر ویژه با انبوهی از خون‌آشام‌های هوادارش از اروپا به هنگ کنگ می‌رود.
قدیس پرفیریوس کمتر از ۳۰۰ متر (۹۸۰ فوت) از محوطه بیمارستان الاهلی عرب که در آن انفجاری صدها نفر را که برای فرار از حملات هوایی اسرائیل به آنجا گریخته بودند کشته و زخمی کرد فاصله دارد.
نه نه شهباز چه؟ که گنجشکم کز دم اژدها گریخته‌ام
امپراتوری اسپانیا با کشف این جزایر در اوایل قرن شانزدهم مدعی مالکیت آن‌ها شد، اما هرگز در این جزایر مستعمره‌ای نساخت. طی سال‌های بعد انگلیسی‌ها، هلندی‌ها، فرانسوی‌ها، اسپانیایی‌ها و دانمارکی‌ها همگی برای کنترل منطقه که به پناهگاه معروف دزدان دریایی تبدیل شده بود، رقابت می‌کردند. هیچ اشاره تاریخی از جمعیت بومی اصلی سرخ‌پوست جزایر ویرجین بریتانیا در این دوره وجود ندارد. گمان می‌رود که آنها یا به جزایر امن‌تر گریخته یا کشته شدند.
در سپتامبر ۱۹۵۰ م. رضا صفی‌نیا، نماینده ویژه ایران در تل‌آویو در جریان دیداری خصوصی با داوید بن گوریون، نخست‌وزیر اسراییل به وضعیت ۲۸۰ تبعهٔ مسلمان ایرانی که در جریان جنگ استقلال اسرائیل از سرزمین فلسطین گریخته بودند و تنها ۱۶۰ نفر اجازهٔ بازگشت پیدا کرده بودند، اشاره کرد و خواستار اجازهٔ بازگشت باقی ایرانیانی شد که مقامات اسرائیلی از بازگشت آن‌ها به خانه و زندگی‌شان خودداری کرده‌ بودند. در آن دیدار نخست‌وزیر اسراییل وعدهٔ بررسی و حل سریع شکایت دولت ایران را داد.
با مهاجرت برخی از خانواده‌های برجسته یهودی بغداد که از آزار و اذیت داوود پاشا گریخته بودند، اولین کنیسه در سال ۱۸۲۳ افتتاح شد و به سرعت با گسترش جامعه، کنیسه دوم در سال ۱۸۵۶ گشایش یافت. در اواخر قرن نوزدهم، بیش از ۱۸۰۰ یهودی بغدادی در کلکته زندگی می‌کردند. در سال ۱۸۸۴، سومین کنیسه، که قرار بود بزرگ‌ترین کنیسه در آسیا باشد، در کلکته وقف شد. یهودیان بغدادی همچنین در چین‌سوراه و چندنگر در خارج از کلکته زندگی و تجارت می‌کردند.
آمد به نیاز، پیش استاد آن طفل گریخته ز مکتب
اگر نه رند ز جلاد غم گریخته بود چرا به میکده خود را به صد شتاب انداخت
مانند کودکان ز مکتب گریخته به گریه در کنار نگیرم خط و کتاب