صنج زن

معنی کلمه صنج زن در لغت نامه دهخدا

صنج زن. [ ص َزَ ] ( نف مرکب ) سنج زننده. آنکه سنج بر هم کوبد. || چنگ زن. نوازنده چنگ. رجوع به صناج شود.

معنی کلمه صنج زن در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - آنکه صنج را بر هم کوبد سنج زننده . ۲ - چنگ زن نوازنده چنگ .

جملاتی از کاربرد کلمه صنج زن

15. صنج ؛ صنج از آلات لهو و زدن آن حرام است . پيامبر اسلام صلى الله عليه و آلهوسلم در اين باره فرمود: از صنج زدن دورى كنيد؛ زيرا شيطان همراه صنج زن قدم برمى دارد و ملائكه از تو متنفر مى شوند و از تو دورى مى كنند.(361)