غنچه زار. [ غ ُ چ َ / چ ِ ] ( اِمرکب ) جایی که در آن غنچه بسیار روید : غنچه زاری شده از لخت جگر مژگانم تا چه آن نخل قد از آن گل رو آرد بار.درویش واله هروی ( از آنندراج ).
معنی کلمه غنچه زار در فرهنگ فارسی
( اسم ) جایی که در آن غنچه بسیار روید .
جملاتی از کاربرد کلمه غنچه زار
غنچه در پوست نمی گنجد و خوش می خندد ابر سرگشته همی گردد و می گرید زار
گوش بلبل چو نام غنچه شنید کرد در آن میانه ناله ی زار
نو گلی چه غنچه شکفت نغمه زد چه بلبل زار زار همچو مرغ هزار
مگر تو غنچه نورسته ای و من ابرم که زار زار چو بگریستم بخندیدی