فارسیجان

معنی کلمه فارسیجان در لغت نامه دهخدا

فارسیجان. ( اِخ ) دهی از دهستان فراهان پایین بخش فرمهین شهرستان اراک که در 15 هزارگزی راه عمومی واقع است. جایی کوهستانی ، سردسیر و دارای 1132 تن سکنه است. راه مالرو دارد اما اگر زمین خشک باشد اتومبیل میتوان برد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2 ).
فارسیجان. ( اِخ ) دهی از دهستان حومه بخش اردکان شهرستان شیراز که در 6 هزارگزی جنوب اردکان و 4 هزارگزی شوسه اردکان به شیراز واقع است. جایی کوهستانی معتدل ، مالاریایی و دارای 112 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول عمده اش غلات ، برنج ، حبوبات و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7 ).

معنی کلمه فارسیجان در فرهنگ فارسی

دهی است جزو دهستان فراهان پایین بخش فرمهین شهرستان اراک واقع در ۱۵ کیلو متری جنوب غربی فرمهین و ۴ کیلومتری راه عمومی کوهستانی و سردسیر ۱۱۳۲ تن سکنه محصول غت شغل زراعت .
دهی از دهستان حومه بخش اردکان شهرستان شیراز .

جملاتی از کاربرد کلمه فارسیجان

این فیلم به تهیه‌کنندگی اکبر تحویلیان بر مبنای فیلمنامه عباس نعمتی و علیرضا جوانمرد و با هنرنمایی بازیگرانی چون امیر آقایی، شقایق دهقان، پویا امینی،ابوالفضل همراه، مژگان ربانی، فرید قبادی، شمسی صادقی، محمد عمرانی، منظر لشکری و مریم خدارحمی در تابستان ۱۳۸۷ ساخته شده‌است. دیگر عوامل پروژه عبارتند از: اسفندیار شهیدی مدیر تصویربرداری، حمید یارندپور صدابردار، مهسا کرامتی انتخاب بازیگران، خاطره خاشعی طراح گریم، علیرضا فارسیجانی تدوینگر و امیر توسلی آهنگساز