( سیرآهنگ ) سیرآهنگ. [ هََ ] ( ص مرکب ) بلندآهنگ. در اینجا لفظ آهنگ به معنی آواز است. ( غیاث ) ( آنندراج ) : ذره تا خورشید گلبانگ اناالحق میزند نغمه خارج ندارد ساز سیرآهنگ عشق.صائب ( از آنندراج ).|| راضی. خشنود. || جوانمرد. سخی. ( ناظم الاطباء ).
معنی کلمه سیر اهنگ در فرهنگ فارسی
( سیر آهنگ ) بلند آهنگ
جملاتی از کاربرد کلمه سیر اهنگ
ساز سیر آهنگ ما را بر زمین زد آسمان چنگ و نای بینوایان را چسان خواهد نواخت؟
اجرای موسیقی ایرانی بهویژه در تکنوازی و آواز معمولاً همراه با بداههنوازی و بداههخوانی است. اگر نوازنده یا خواننده از اجرای ردیف و نغمههای معروف جدا شود و در مایهای که مناسب سیر آهنگ است قطعهای بنوازد یا بخواند، بداههنوازی یا بداههخوانی کردهاست. بهویژه از آنجا که موسیقی سنتی ایران به صورت خواندن از روی نت (موسیقی) اجرا نمیشود، معمولاً مستلزم بداههنوازی است.
ناید اندر گوش بی آهنگ بانگ آفرین بس که سیر آهنگ آید نغمهشان بیرون ز تار
خارج از قانون بود، در پرده هم حرف طلب؛ نغمه یی از بینوایی نیست، سیر آهنگ تر
تعلق بود سیر آهنگ چندین نوحهسازیها قفس آموخت ما را صنعت قانوننوازیها
از نواهای مخالف می کشند آزار خلق گوشمالی نیست حاجت ساز سیر آهنگ را
چون حباب آن دم که سیر آهنگ این دریا شدم درگشاد پردهٔ چشم از سر خود وا شدم
اضطرابی دارم از آرام شوخ و شنگ تر ناله ای از خامشی یک پرده سیر آهنگ تر
اگر غلط نکنم گوش سوی من دارد که پیک نالهام امروز سیر آهنگ است
چنگ و عود و بربط و قانون مکرر گشته است نغمه از مرغان سیر آهنگ می باید کشید
بر سر خوان محبت هر چه خواهی حاضر است نغمه سیر آهنگ شد از کاسه ی طنبور ما