فارط

معنی کلمه فارط در لغت نامه دهخدا

فارط. [ رِ ] ( ع ص ) پیشی گیرنده. رجوع به فرط و فروط و فراطة شود. || کسی که در آماده کردن دلو و رسن چاه بر دیگران پیشی گیرد. ج ، فراط، فارطون ، بندرت بصورت فوارط جمع بسته میشود. ( از اقرب الموارد ).

معنی کلمه فارط در فرهنگ فارسی

پیشی گیرنده . یا کسی که در آماده کردن دلو و رسن چاه بر دیگران پیشی گیرد . جمع : فراط و فارطون و بندرت بصورت فوارط جمع بسته میشود .

جملاتی از کاربرد کلمه فارط

السلام عليكم يا اهل الدّيار الموحشه و المحالّ المقفرة من المؤ منين و المؤ منات و المسلمين والمسلمات انتم لنا سلف فارط و نحن لكم تبع و بكم عمّاقليل لاحقون اللّه م اغفرلنا و لهم و تجاوز بعفوك عنّا و عنهم وقال الحمدللّه الّذى جعل منها خلقكم و منها معادكم و منها يبعثكم و عليها يحشركم ، طوبىلمن ذكر المعاد و عمل للحساب و قنع بالكفاف و رضى عن اللّهعزوجل .(510)
سوم : و نيز در آنجا به سند خود نقلكرده از على بن ابيطالب عليه السلام كه گفت : فرمودرسول خدا صلى الله عليه و آله كه : (من پيش از شما وارد مى شوم بر حوض و تو ياعلى ! ساقى حوضى و حسن دور مى كند يعنى آنان را كه نبايد از آن بنوشند و حسين امركننده است و على بن الحسين فارط است ، يعنى آنكه پيش رود كه اسباب گرفتن و دادن رامهيّا نمايد و محمّد بن على ، ناشر است كه خلق را از قبور برانگيزاند و جعفر بن محمّدايشان را براند و موسى بن جعفر محصى مؤ منان و مبغضان است و قامع منافقين و على بنموسى الرضا زينت دهنده مؤ منان است و محمّد بن علىاهل بهشت را در جايشان جاى دهد و على بن محمّد خطيب شيعه و تزويج كننده ايشان است بهحورالعين و حسن بن على عليهما السلام چراغ اهل بهشت است كه به نور او استضائه كنند ومهدى شفيع ايشان است در روز قيامت ، در آنجا كه اذن ندهد خداوند مگر آن را كه بخواهد وپسندد. صلوات اللّه عليهم اجمعين .)